رسم کریمان بُوَد این از قدیم
رحم به مسکین و اسیر و یتیم
دست گدا هر چه که هم دادهاند
عذر بخواهند که کم دادهاند
توشه گرفتند ز معراجها
تا برسانند به محتاجها
کیسه به دوش آمده در میزنم
آنکه مزاحم شده امشب منم
آی کمک حال دلم دَر هَم است
قد من از بار گناهم خم است
در پی نان نیستم ای با کرم
جای غذا دست بکش بر سرم
کاش دلم را تو اجابت کنی
با من آلوده رفاقت کنی
من که نگفتم به تو دنیا بِده
خواهشم این است خودت را بِده
هیچم و از عشق به مولا پُرم
با علی و آل علی دَمخورم
زندگیام گشته سراسر بلا
لک زده قلبم بروم کربلا
دلزدهام از هم الّا حسین
نبض دلم چیست حسین یا حسین
ای به فدایت پدر و مادرم
دعوتمان میکنی امشب حرم؟
ای غم تو مثل خودت بیکران
ای جگرت زخمی داغ جوان
قاتل تو کِی اثر خنجر است
قاتل تو داغ علی اکبر است
خون دلت در همه جا ریخته
حاصل عمرت به عبا ریخته
[چهارشنبه 1400-02-01] [ 04:05:00 ق.ظ ]