سه شنبه ها
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


  مسجد ارک - 1400/2/11 - شب هجدهم ماه مبارک رمضان   ...

روزم از دوری‎ات ای خورشید من شب می‎شود
کاسه‎ی صبرم از این هجران لبالب می‎شود

دیر شد دیگر جوانی رفت و مویم شد سپید
دارد آقا قامتم کم‎کم مورب می‎شود

دور نندازم که دور از خانه‎ات آواره‎ام
بنده دور از بیت مولایش معذب می‎شود

خسته‎ای از دست این نوکر حسابی خسته‎ای
قول داده نوکرت دیگر مؤدب می‎شود

بنده‎ای که جز گناه اصلا به روی لب نداشت
ذکرِ بر روی لبش العفو یا ربّ می‎شود

بدترین هستم ولی ای بهترین، این بدترین
با نگاهت عاقبت روزی مقرّب می‎شود

هر سحر بوی نجف می‎آید و دق می‎کنم
روزی‎ام از هجر ایوان گریه و تب می‎شود

حال و روز من مرتب بود با صحن حسین
از فراقش حال و روزم نامرتب می‎شود

منتقم برگرد و بر این داغ‎ها پایان بده
خنده‎ی اشرار سهم اشک زینب می‎شود

بی‎کس و بی‎یار بر روی زمین جسم حسین
بین مقتل زیر و رو با سم مرکب می‎شود

قاری قرآن لبش زخمی ست مرهم پس چه شد
بوسه های خیزران مرهم بر آن لب می‎شود

اعظم غمهای آقا از غم یک دلبر است
داغ فرزند جوانش لُبّ مطلب می‎شود

آنقدر با تیغ و نیزه بر جوانش میزدند
بر شهید إرباً إربا او ملقب می‎شود

موضوعات: مناجات با امام زمان, ماه مبارک رمضان, مسجد ارک  لینک ثابت



[شنبه 1400-02-11] [ 10:22:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1400/2/10 - شب هفدهم ماه مبارک رمضان   ...

همان خالق که بر سر سایه‎ی رحمت نگه دارد
مرا از منجلاب سخت معصیت نگه دارد

زمانی با عطای خود زمانی با عقاب خود
کنار خود گدایش را به هر صورت نگه دارد

به عزت می‎رسد هر کس در این ماه با تقوا
به دور از معصیت باشد کمی حرمت نگه دارد

به ذکر حق زبانش می‎شود گویا زمان مرگ
اگر بنده زبان از تهمت و غیبت نگه دارد

اگر چه عبد نافرمان فقط سربار ارباب است
امیرالمؤمنین ما را چه بی‎منّت نگه دارد

دعای فاطمه تا هست دیگر غصه‎ی نان چیست
خودش در سفره‎ی سینه‎زنان برکت نگه دارد

زمانه دوره سختی‎ست اما از مصیبت‎ها
مرا این روضه رفتن‎ها در امنیت نگه دارد

کسی که کربلا را دیده و دلتنگ ارباب است
چگونه دست از دلتنگی و حسرت نگه دارد

همیشه یاد دوری از حسین و کربلا، نوکر
برای سجده در سجاده‎اش تربت نگه دارد

عزا و داغ سنگین رقیه تا دم مرگم
میان سینه‎ام رنگ غم و غربت نگه دارد

به سختی رو گرفته با حجابِ آستین‎هایش
نمی‎شد چادرش را لحظه‎ی غارت نگه دارد

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مسجد ارک  لینک ثابت



[جمعه 1400-02-10] [ 10:09:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1400/2/9 - شب شانزدهم ماه مبارک رمضان   ...

اگر بیقراری بگو یا حسن
که آرام گردد دلت با حسن

شب قدر نزدیک و ما سائلان
پناهی نداریم الّا حسن

اگر قطره ای جود خواهی از او
به تو می‎دهد چند دریا حسن

تمام بیابان گلستان شود
اگر پا گذاری به صحرا حسن

کرامات او از کی آغاز شد
از آن شب که آمد به دنیا حسن

به کوری بدخواه پست و ذلیل
عزیز است در خاطر ما حسن

نیازی ندارد به صحن و حرم
کشیده مرامش به زهرا حسن

الا زائر کربلا غم مخور
به پا میکند اربعین را حسن

الهی به راهش فدایی شوم
به دست حسن کربلایی شوم

ادامه »

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مسجد ارک  لینک ثابت



[پنجشنبه 1400-02-09] [ 09:10:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1400/2/8 - ولادت امام حسن مجتبی علیه السّلام - شب پانزدهم ماه مبارک رمضان   ...

بکش خط به روی گناه گنه‎کار
نظر کن به روی سیاه گنه‎کار
به آه پشیمان به آه گنه‎کار
به شرمی که دارد نگاه گنه‎کار

شدم بد گرفتار أَجِرْنا مِنَ النَّار

نمانده برایم خدا چاره دیگر
بخر های و هوی مرا بار دیگر
ندارم به غیر از تو یار دیگر
ندارم عزیزم خریدار دیگر

فقط دارم اصرار أَجِرْنا مِنَ النَّار

گرفتار نفسم گرفتار آتش
شدم با گناهان خریدار آتش
به شانه کشیدم فقط بار آتش
به خود تکیه کردم به دیوار آتش

شده وقت اقرار أَجِرْنا مِنَ النَّار

مرا عفو کن که شب اعتماد است
حقیرم حقیرم گناهم زیاد است
حسابم خراب است حسابم کساد است
حساب گدایت به پای جواد است

به او کار بسیار أَجِرْنا مِنَ النَّار

برای همه لطف و جودی مرا هم
برای همه خیر و سودی مرا هم
از اول تو بخشیده بودی مرا هم
ببر تا نجف پس به زودی مرا هم

منم عبد فرّار أَجِرْنا مِنَ النَّار

غریبم ولی آشنای حسینم
غبارم ولی زیر پای حسینم
بدم نوکر بی وفای حسینم
اسیر غم کربلای حسینم

بده وقت دیدار أَجِرْنا مِنَ النَّار

شنیدم مدینه در آتش گرفته
کمی گوشه‎ی معجر آتش گرفته
سر و صورت مادر آتش گرفته
پس از فاطمه حیدر آتش گرفته

علی سر به دیوار أَجِرْنا مِنَ النَّار

ادامه »

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مسجد ارک  لینک ثابت



[چهارشنبه 1400-02-08] [ 08:46:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1400/2/7 - شب چهاردهم ماه مبارک رمضان   ...

تو چنانی که منم شیفته و در به درت
نظری کن که بیایم نظری در نظرت

هر چه دیدی طمع بیشتر و بیشترم
باز دیدم کرم بیشتر و بیشترت

این همه جرم و خطا کرده‎ام و در عجبم
نشد اصلا که مجازات شوم با تَشرت

کیستم این همه تحویل مگیرم که منم
بنده‎ی عاصی و رسوا شده و خیره سرت

شرمسارم که همیشه عوض این همه لطف
بوده‎ام در همه‎ی عمر فقط دردسرت

لطف کردی و رساندی من تنها شده را
به مناجات ابوحمزه و فیض سحرت

قسمت می‎دهم امشب «بِعَلِیٍّ بِعَلِیّ»
قسمی می‎دهم آری قسم معتبرت

ثمر خلقت هستی‎ست در انگور نجف
بچشان بر لب من جرعه‎ای از این ثمرت

گفتمت راه تقرّب به سویت چیست بگو
گفتی از کرب و بلا راه بجویم به درت

گفتم اصلا چه زمان یاد حسینت باشم
گفتی آن ثانیه که سوخت زبان و جگرت

گفتمت تشنه که گشتم چه کنم یاد غمش
گفتی آن لحظه مدد جوی ز چشمان ترت

گفتمت روضه بخوان تا که دلم نرم شود
گفتی از تشنه لب در دل خون غوطه‎ورت

گفتم اصلا چه شده خم شده آقا کمرش
گفتی ای کاش نبینی غم و داغ پسرت

کاش هرگز نشود تا که ببینی روی خاک
مثل تسبیح تنش ریخته در دور و برت

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مسجد ارک  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-02-07] [ 08:29:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1400/2/6 - شب سیزدهم ماه مبارک رمضان   ...

دیدی از غصه و غم، خسته و مالامالم
آمدی باز خودت زود به استقبالم

از وفایت چه بگویم که شبیه مادر
هر کجا رفته‎ام و آمده‎ای دنبالم

مرگ همسایه و اقوام مرا زنده نکرد
بسکه با حرص و طمع در طلب آمالم

از سیه‎رویی و احوال بدم هیچ مپرس
شرمسارم چه بگویم به همان منوالم

چه گرفتاری و بیماری سختی دارم
شب به شب وقت مناجات و دعا بی حالم

نظری کن که فقط جَلد نجف باشم و بس
نکند گم بشوم مُهر بزن بر بالم

بی علی هر دم و هر بازدمی معصیت است
با علی حکم عبادات، گرفت اعمالم

سفر کرب و بلا تذکره‎اش با زهراست
آه مادر چه شده تذکره‎ی هر سالم

من همان سینه‎زن داغ حسینت هستم
که پریشان شده از تشنگی‎اش احوالم

کاش بودم به کنارش که تنش پا نخورد
سال‎ها گریه‎کن آن بدن پامالم

کاش بودم که به او این همه نیزه نخورد
یاد آن جسم مقطع شده در گودالم

کاش بودم که شوم غارت و غارت نشود

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مناجات, مسجد ارک  لینک ثابت



[دوشنبه 1400-02-06] [ 03:56:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1400/2/5 - شب دوازدهم ماه مبارک رمضان   ...

آمدم در می‎زنم یا ربّ گدایت را ببین
باز هم این بنده‎ی بی‎دست و پایت را ببین

ظرف خالی طعام سائلت را پر نکن
نان من گریه‎ست نان بنده را آجر نکن

بار من روی زمین مانده‎ست بارم را بخر
خوب و بد هر چه دارم را بیا یکجا بخر

ای پناه بی‎پناهی‎ها پناهم داده‎ای
از تو ممنونم به مهمانی‎ات راهم داده‎ای

شکر می‎گویم هزاران بار ستّاری خدا
وای اگر از باطن من پرده برداری خدا

هیچ‎کس گردن نمی‎گیرد من شرمنده را
مثل فرزند پدر مرده بغل کن بنده را

در زمان ارتکاب جرم بی‎باکم نکن
تا مرا پاکم نکردی از بدی، خاکم نکن

قلب تاریک مرا از روشنی آکنده کن
عزم ترک معصیت را در وجودم زنده کن

بارها وقتی که میبینم دچارم برگناه
هر دمی که بیخ پیدا کرد، کارم در گناه

رو به زهرا می‎کنم زهراست پشتیبان من
جای دیگر را ندارم جز در این خانه من

تا دم افطارها یادی ز عطشانش کنم
چشم روزه‎دار خود را سیر گریانش کنم

دست شمر افتاده بود آن زلف درهم ریخته
خشکی لبهاش را با چکمه بر هم ریخته

نیزه جای جرعه آبی در گلویش می‎کنند
پیش چشم مادر او پشت و رویش می‎کنند

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مناجات, مسجد ارک  لینک ثابت



[یکشنبه 1400-02-05] [ 06:05:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما