سه شنبه ها
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



آبان 1393
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


  مسجد ارک 1393/8/6 - شب چهارم محرم ـ حاج منصور ارضی   ...

عمری گذشت اما به درد تو نخوردم —– شرمنده‌ام آقا به درد تو نخوردم

تو فکر من بودی ولیکن من نبودم ——– اصلا به فکر نوکری کردن نبودم

من دور بودم تو مرا نزدیک کردی ——– راه مرا از کربلا نزدیک کردی

گفتی اگر تو بی‌پناهی، من حسینم ——– حتی اگر غرق گناهی، من حسینم

گفتی بیا پاک از گناهت می‌کنم من ——– تو رو به چاهی روبراهت می‌کنم من

گفتی بیا مثل تو خیلی خار دارم ———- حتی برای مثل تو هم کار دارم

آواره‌ام آواره را آواره‌تر کن —————– بیچاره‌ام بیچاره را بیچاره‌تر کن

آوارگی در این حسینیه بیارزد ————- بیچارگی در این حسینیه بیارزد

هر شب اسیرم می‌کنی پای بساطت —— داری تو پیرم می‌کنی پای بساطت

من چای می‌ریزم گناهم را بریزان ——— یک‌جا تمام اشتباهم را بریزان

شأن نزولت می‌کنم آخر بلندم ————– سر را تو دادی جای آن من سربلندم

وقتی گذر کردند خیلی‌ها از اینجا ——– رفتند تا معراج تا بالا از اینجا

اینجا گرفته از خدا عیسی دمش را —— اینجا خدا بخشید آخر آدمش را

من خام بودم غصه و غم پخته‌ام کرد —- این پخت و پزهای محرم پخته‌ام کرد

می‌بینم اینجا پنج تا نور مقدس ———– این آشپزخانه است یا طور مقدس

پخت و پز آقای بی‌سر را به من داد ——- در کارهایش، کار مادر را به من داد

من عالمی دارم از اینجا با رقیه ———— هر وقت دستم سوخت گفتم یا رقیه

منّت ندارم برسرت تو لطف کردی ——— حالا که هستم نوکرت تو لطف کردی

باید که دست از هر چه غیر کربلا شست —- دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست

خدمت، به این بی‌رنگ و رو هم رنگ و رو داد —- کفش‌ها را جفت کردن آبرو داد

در هرکجا که نام پیراهن بیاید ————– زهرا می‌آید پیش ما حتما می‌آید

من می‌نشینم کار و بارم پا بگیرد ———- شاید به من هم چادر زهرا بگیرد

آن چادری که عصمت کبری در آن است ——- فردای محشر منجی پیغمبران است

خدمت در این خانه تنها فرصت ماست —– گفتند اینجا پنج روزی نوبت ماست

این پارچه مشکی فدای روی ماهش ——- دارد سفیدم می‌کند رنگ سیاهش

از سوخته دل‌ها نگیر آقا غمت را ———- یک وقت از دستم نگیری پرچمت را

بگذار این گوشه به پای تو بمیرم ———- کنج حسینیه برای تو بمیرم

آنقدر بین دسته‌هایت ایستادم ————- نذر علی اصغر تو آب دادم

ای کاش بین ایستادن ها بمیرم ———— آخر میان آب دادن‌ها بمیرم

خوب است نوکر آخرش بی‌سر بمیرد —— خوب است بین نوکری نوکر بمیرد

خوب است ما هم گوشه‌ای عطشان بمیریم —— در زیر پای این و آن عریان بمیریم

بگذار یک گوشه به پای تو بمیرم ———– کنج حسینیه برای تو بمیرم

موضوعات: ماه محرم الحرام  لینک ثابت



[سه شنبه 1393-08-06] [ 10:15:00 ب.ظ ]





  صنف لباس فروش ها 1393/8/6- زیارت عاشورا - روز سوم محرم ـ حاج منصور ارضی   ...

از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم ————– پیشتر از آن، ظهورت را دمادم خواستم

هر زمان هم رخصت سینه زدن می‌خواستم ——– پشت‌بندش دیده‌ای از اشک زمزم خواستم

خواستم در این عزاداری بساطی جور را ———— تا که خرج تو شود رزقی فراهم خواستم

صبح گریه میکنی تا شب و شب تا صبح را ——– گریه کردن را شبیه تو دمادم خواستم

دیده‌ای، خندان نخواهد دید لب‌های مرا ———— شاد بودن را هم از شکرانه‌ی غم خواستم

تا عزاداران جدت را بگریانم ز تو ———————- روضه و شعر و گریز و نوحه و دم خواستم

چون شهیدان در رکاب تو شهادت را، ولی ———– روی دامان تو در خط مقدم خواستم

تو عزاداری و در این روزها غرق غمی —————– از سر شرمندگی بوده اگر کم خواستم

تا که امضای تو زینت بخش طومارم شود ———— غیر اشک و گریه از تو کربلا هم خواستم

موضوعات: ماه محرم الحرام  لینک ثابت



 [ 07:55:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما