سه شنبه ها
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



مهر 1399
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


  مسجد ارک - 1399/7/17 - مراسم اربعین - حاج منصور ارضی   ...

شکر خدا که عبد شه بی کفن شدیم
ما تازه مبتلا به عزایی کهن شدیم

ممنون لطف مادر این خانواده ایم
در اربعین اگر که کمی سینه زن شدیم

در اربعین تمام نگردد عزای ما
چون تازه بیقرار نوای حسن شدیم

با اشک ما تمام ستم غرق می شود
با نوکری برای شما بت شکن شدیم

ما را ز خانه ی پدری دور کرده اند
ما هم شبیه تو دور از وطن شدیم

از تو هر آنچه میرسد آقا به ما نکوست
امسال هم به عشق شما ممتحن شدیم

ما را حرم نبردی و این روضه شد حرم
در این حرم به ذکر شما هم سخن شدیم

چه سفره ای به عشق تو انداخت فاطمه
ما هم فقیر سفره ی بیت الحزن شدیم

با چه دلی به حضرت حوراء کتک زدند
خیلی شکسته از غم دستِ بزن شدیم

موضوعات: مسجد ارک  لینک ثابت



[پنجشنبه 1399-07-17] [ 10:41:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک - 1399/7/17 - مراسم اربعین - حاج منصور ارضی   ...

میروم سمت خدا در امتداد اربعین
کم نبردم روزی از فیض زیاد اربعین

خوب و سرکش آمده پاک و گنهکار آمده
سفره ات را پهن کردی در ستاد اربعین

باوفا میخانه ات را روی من بستی چرا؟
ریختی برهم مرا از بامداد اربعین

مانع دوری ما را زودتر بردار چون
برنمی داریم دست از اعتقاد اربعین

فکر کردی تا قیامت صبر دارند عاشقان
دور تو جمعند مردم در معاد اربعین

رفته ام هیأت به هیأت صبح و شب امسال را
چون نجف تا کربلا پای پیاده اربعین

الشَفاء فی التُربتِ الأَرباب، ارباب آمدم
درد آوردم دم باب المراد اربعین

آخرش دیدی نبردی کربلا ما را حسین
رحم کن بر این گدای خانه زاد اربعین

بشنو زینب از لبی که سنگ خورده روی نی
خسته برگشتی عزیزم از جهاد اربعین

زینب آمد کربلا را روضه ی مطلق کند
زینب آمد تا سری را بر بدن ملحق کند

موضوعات: مسجد ارک  لینک ثابت



 [ 04:38:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک - 1399/7/17 - زیارت عاشورا - مراسم اربعین - حاج منصور ارضی   ...

نه حال دلم مثل قدیم است و همان است
نه قامتم از بار فراق تو کمان است

در غفلت کبری شب و روزم سپری شد
نام تو فقط لقلقه ی روی زبان است

خیلی جلوی چشم تو سرگرم گناهم
وقتی تو نباشی همه جا امن و امان است

تکلیف مرا زود مشخص کنی ای کاش
پرونده ی رسوایی من در جریان است

بیرون بکشانم شبی از دره ی نفسم
صد گرگ به گله زده و بره کشان است

ای سفره ی ما را نمک سفره ی تو بس
چیزی که برایت همه داریم زیان است

کار فرجت روی زمین مانده عزیزم
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

ما را نجف و کرب و بلا باز نبردی
خیلی به خدا نوکر تو دل نگران است

در ندبه و در عهد به دنبال حسینم
ارباب کرم دارد و دنبال بهانه است

جامانده رقیه سحری کنج خرابه
یک قافله از غربت او مرثیه خوان است

بر خاک مزارش چه قدر ریخته لاله
زینب چه بگوید به حسین بعد سه ساله

فریاد یا حسین پرشد در این حوالی
زنها به گریه گفتند جای رقیه خالی

موضوعات: مناجات با امام زمان, مسجد ارک  لینک ثابت



 [ 08:32:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما