نه حال دلم مثل قدیم است و همان است
نه قامتم از بار فراق تو کمان است

در غفلت کبری شب و روزم سپری شد
نام تو فقط لقلقه ی روی زبان است

خیلی جلوی چشم تو سرگرم گناهم
وقتی تو نباشی همه جا امن و امان است

تکلیف مرا زود مشخص کنی ای کاش
پرونده ی رسوایی من در جریان است

بیرون بکشانم شبی از دره ی نفسم
صد گرگ به گله زده و بره کشان است

ای سفره ی ما را نمک سفره ی تو بس
چیزی که برایت همه داریم زیان است

کار فرجت روی زمین مانده عزیزم
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

ما را نجف و کرب و بلا باز نبردی
خیلی به خدا نوکر تو دل نگران است

در ندبه و در عهد به دنبال حسینم
ارباب کرم دارد و دنبال بهانه است

جامانده رقیه سحری کنج خرابه
یک قافله از غربت او مرثیه خوان است

بر خاک مزارش چه قدر ریخته لاله
زینب چه بگوید به حسین بعد سه ساله

فریاد یا حسین پرشد در این حوالی
زنها به گریه گفتند جای رقیه خالی

موضوعات: مناجات با امام زمان, مسجد ارک  لینک ثابت



[پنجشنبه 1399-07-17] [ 08:32:00 ق.ظ ]