هر چه عمرم رفت و شد مویم سپید
چشم تو از من به جز غفلت ندید
قصه‎ی من هم به پایانش رسید
نااُمیدم نااُمیدم نااُمید

آمده عبد فراری سر به زیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر

گرچه من نان علی را خورده‎ام
دل به دست او ولی نسپرده‎ام
صاحبم را سال‎ها آزرده‎ام
آخر کارم شده افسرده‎ام

شرم بر من توبه کردم دیرِ دیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر

رفت از یادم که نوبت می‎رسد
این شلوغی‎ها به غربت می‎رسد
لحظه‎ی مرگم به سرعت می‎رسد
نوبت آن قبر خلوت می‎رسد

دو ملک هستند آن هم سختگیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر

دیگر این پرونده پیش قاضی است
حضرت صاحب ز من ناراضی است
من نماز و روزه‎هایم بازی است
سال‎ها کارم فقط لفاظی است

تو بزرگی و من آن عبد فقیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر

وای از امروز و فردا کردنم
بوی معصیت گرفته این تنم
دوستی‎ها می‎کنم با دشمنم
آن که عمرش را هدر داده منم

حضرت باران بزن در این کویر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر

غصه دارم غصه‎های بی‎حساب
مستحقم تا بسوزم در عذاب
مانده بهر من فقط یک انتخاب
ناله از دل می‎کشم یا بوتراب

من علی دارم امامی بی نظیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر

ادامه »

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مناجات  لینک ثابت



[یکشنبه 1398-02-29] [ 06:22:00 ب.ظ ]