باز درب خانهات وا شد الهی بالحسین
نوبت رفتن به بالا شد الهی بالحسین
رحمت ارباب دستم را گرفت و آمدم
قطرهات قاطی دریا شد الهی بالحسین
روی اعمالم غذای روضهات تاثیر کرد
عبد عاصی تو «منّا» شد الهی بالحسین
هر زمانی که گره افتاد در کارم، حسین
زودتر از هر کسی پاشد الهی بالحسین
از گناهم بیشتر آقا خجالت میکشد
غصهدارم، قلب آقا شد الهی بالحسین
بار عام تو سبب شد بندهی آلودهات
باز این اطراف پیدا شد الهی بالحسین
سینهزنهای حسین بن علی را مادرت
شافع امروز و فردا شد الهی بالحسین
یا حسین ما جوابش نالههای فاطمه است
میزبان سفره زهرا شد الهی بالحسین
با وجود معصیتها هر شب جمعه که شد
با حسین پروندهام تا شد الهی بالحسین
هر شب جمعه که زهرا سمت باب القبله رفت
هی «بُنَیّ» گفت غوغا شد غوغا شد الهی بالحسین
[جمعه 1398-02-27] [ 05:41:00 ق.ظ ]