سه شنبه ها
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


  مسجد ارک 1394/4/26 - ماه مبارک رمضان (شب سی‎ام) - حاج منصور ارضی   ...

کردند سفره را جمع پس سفره‎دار من کو؟ / من دیر آمدم رفت، چشم انتظار من کو؟

گیرم مرا ببخشند شرمندگی من چی؟ / با آن همه معاصی بر شانه بار من کو؟

من قهر کردم اوّل، زود آمد آشتی کرد / آن‎که مرا بغل کرد آن یار، یار من کو؟

یک عمر عاشقم بود من کور کور بودم / آن‎که گره نینداخت جایی به کار من کو؟

او کرده سر به راهم او کرده سر به زیرم / کو شاخ و شانه‎هایم؟ داد و هوار من کو؟

گفتند بسته شد در لطفا غریبه بیرون / ای آشنا بفرما پای فرار من کو؟

گر چه گناه‎کارم امّا گناه دارم / جز او کسی ندارم دار و ندار من کو؟

آتش گرفته جانم چون تشنه‎ی حسینم / آن‎کس که سی شب افطار آمد کنار من کو؟

چشم انتظار «حیدر» در «وادی السّلامم» / من حاضرم بمیرم لحظه‎شمار من کو؟

دور و بر کریمان، بودن خودش بهشت است / از فاطمه بپرسید سهم انار من کو؟

ما بین کوچه پیچید چادر میان پایش / رویش نشد بپرسد پس گوشوار من کو؟

 

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[جمعه 1394-04-26] [ 12:43:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک 1394/4/25 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و نهم) - حاج منصور ارضی   ...

دو شب مجال گدایی برای ما مانده / هنوز بند گناهان به پای ما مانده

حلال کن اگر از جمع ما، بدی دیدی / خجالت از تو در این چشم‎های ما مانده

هر آن‎چه پای تو ناله زدیم هم کم بود / صدای خوردن بغض صدای ما مانده

برای آن‎که کسی را مرانی از در خود / به آستان تو دست گدای ما مانده

چگونه خانه بمانیم نیمه شب‌ها را / که عطر مسجد تو در هوای ما مانده

برای فطرت خود فکر فطریه هستیم / در این ادای امانت بهای ما مانده

غرور کاذب و شرک خفی ما رفته / امّا شکستگی دل و ربّنای ما مانده

به نام مرغ حرم شهره‎ایم این شب‎ها / میان عرش دم «یا رضا»ی ما مانده

تو را قسم به همه‌ فرش‌های این مجلس / که بر روی همه‎شان جای پای ما مانده

شبی میان حرم پاگشایمان بکنید / که روزی سفر کربلای ما مانده

فدای شاه غریب که پیش خواهر خود / سرش جدا روی نیزه‌ها، تنش جدا مانده

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[پنجشنبه 1394-04-25] [ 12:24:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک 1394/4/24 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و هشتم) - حاج منصور ارضی   ...

دلم شکسته مرا باز بی‎صدا بخرید / رسیده‎ام به ته خط از ابتدا بخرید

شریک نفس شدن ورشکستگی دارد / کمک کنید کمی از گناه ما بخرید

چه قدر این رمضان‌ها بیاید و برود / نمی‎روم پی کارم دوباره تا بخرید

تمام شد من بیچاره ماندم و تو فقط / کسی که بی‎کس و تنهاست را جدا بخرید

سریع اگر نخرید آبروی من رفته / به خاطر زهرا هم که شده مرا بخرید (به خاطر خودتان هم شده مرا بخرید)

به حکم «جابر العظم الکثیر» هم که شده / ضرر کنید، اگر می‌شود گدا بخرید

به یاد مرگ نیفتادم و دلم مرده / به حمد و سوره برای دلم شفا بخرید

جنازه‎ام به زمین مانده است بردارید / مرا به خاطر سلطان کربلا بخرید

دل مرا دم «باب الجواد» هم ببرید / که آبروی مرا محضر «رضا» بخرید

همان دلی که من ارزان فروختم به همه / کریم کرده ضمانت، خود شما بخرید

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[چهارشنبه 1394-04-24] [ 03:53:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک 1394/4/23 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و هفتم) - حاج منصور ارضی   ...

آخرین شب‎هاست کم کم رفع زحمت می‌کنیم / جیبمان خالی‎ست احساس خجالت می‌کنیم

بین مسجد بیشتر با خود تعلّق می‌بریم / حقّ صاحب‎خانه را کمتر رعایت می‌کنیم

هر چه روزی می‌دهی خرج معاصی می‌شود / ما فقط سوء استفاده از رفاقت می‌کنیم

بیشتر دارد اَجل سر به جوانان می‌زند / پس چرا ما این‎قدر داریم غفلت می‌کنیم؟

چندین جوان مهدوی خوابیده‎اند زیر زمین / باور نداری رو ببین، رفتند و ما هم می‎رویم

کار دنیا را ببین که متهم شاکی شده / جای تو، ما دائما از تو شکایت می‌کنیم

سهم ما از «قال صادق‌»ها به این و آن رسید / وقت منبرها فقط داریم صحبت می‌کنیم

ذرّه‎ای در بندگی سختی نمی‌بینیم ما / روز و شب جای ریاضت استراحت می‌کنیم

نهی از منکر نکردن معنی‎اش این می‌شود / از فساد و بی حیایی‌ها حمایت می‌کنیم

تو اگر ما را در این یک ماه دعوت می‎کنی / ما تو را ماه غم ارباب دعوت می‎کنیم

عمر ما موقوفه‎ی عشق حسین و کربلاست / هر چه را داریم یک‎جا خرج هیئت می‌کنیم

خاک، خاکِ کربلا باشد غذا هم می‌شود / روزه را افطار با یک ذرّه تربت می‌کنیم

از حرم تا قتلگه زینب تماما پیر شد / گریه بر خم بودن آن قد و قامت می‌کنیم

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[سه شنبه 1394-04-23] [ 07:41:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک 1394/4/22 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و ششم) - حاج منصور ارضی   ...

مثل طفلی می‌نشینم گریه زاری می‌کنم / تا در آغوشم نگیری بی‎قراری می‌کنم

با تو بعضی وقت‌ها ساز مخالف می‌زنم / با تو بعضی وقت‌ها ناسازگاری می‌کنم

هرچه هم اصرار کردم حاجت من را نده / شاید اصلا روی شَرّی پافشاری می‌کنم

روزه می‌گیرم ولیکن چشم و گوشم روزه نیست / روزها من هم به نوعی روزه‌خواری می‌کنم

توبه با گریه ثمر دارد که من با اشک‎هام / بذرهای توبه‎ام را آبیاری می‌کنم

جای من بین گلستان مناجات تو نیست / بین این گل‎ها چقدر احساس خواری می‌کنم

بعد از این دور تو می‌گردم فقط، نه دیگران / دیگران را دارم از دورم فراری می‌کنم

چون که می‌بینم علی را لحظه‎ی جان دادنم / پس برای دیدنش لحظه شماری می‌کنم

روز محشر لحظه‎ای مهلت دهی لب وا کنم / یا علی می‌گویم و داد و هواری می‌کنم

در قیامت می‌نشینم باز در سوگ حسین / می‎نشینم گوشه ای و سوگواری می‌کنم

من که با سینه زدن دنیا قیامت کرده ام / پس تماشا کن صف محشر چه کاری می‌کنم

 

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[دوشنبه 1394-04-22] [ 05:03:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک 1394/4/21 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و پنجم) - حاج منصور ارضی   ...

روزگاری دل من شوق مناجاتی داشت / یاد داری؟ سحر از خوف، چه حالاتی داشت

بین دریای عطای تو گرفتار شدم / عاشقی، از کرمت گفت، گنه‎کار شدم

حسّ خوبِ سحرم را به عطا برگردان / پُرِ بغضم، تو به من اشک مرا برگردان

قفلِ دل را بشکن، مختصری گریه کنم / دل من لک زده یا ربّ، سحری گریه کنم

پیش تو روسیهی مثل منِ خاطی نیست / حرف بسیار، ولی حسّ مناجاتی نیست

عملم نیز دلم را به تو نزدیک نکرد / پس به دنبال دلم، بین مناجات نگرد

رد نکن، سائلم و دست نیازی دارم / چه کنم توشه‎ی کم، راه درازی دارم

در مرام تو فقط بنده‎نوازی‎ست خدا / گفته بودی که اگر توبه شکستی بازآ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حبّ دنیاست به دل، عشق به دلدار کم است / آمدم گریه کنم، فرصت گفتار کم است

بندگی که به زبان نیست، عمل می‌خواهد / گریه‌های سحر عبد گنه‎کار کم است

نکند فکر کنی مرگ برایم سخت است / غصّه‎ام توشه‌ی راه است، که بسیار کم است

همه‌ی عمر اگر گریه کنم جا دارد / تا ببخشی تو مرا، این همه اصرار کم است

تا نَفَس هست، به اولاد علی مدیونیم / گفتنی نیست به والله، نه، اقرار کم است

چه قدر درد کشیدند، مسلمان بشویم / این بلا‌های به سر آمده انگار کم است

دست دادند که از غیر خدا دست کشیم / خرج، بالاتر از این؟ دست علمدار کم است؟

صبر کردند در این راه، نمیرد اسلام / دست بسته شدنِ حیدر کرار کم است؟

یادمان رفته مگر، مادرمان سیلی خورد / دردهایی که کشید از در و دیوار کم است؟

 

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[یکشنبه 1394-04-21] [ 03:48:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک 1394/4/20 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و چهارم) - حاج منصور ارضی   ...

بر زخم‌های سینه‌ی عاشق دوا بس است / داغ ندیدنت به جگرهای ما بس است

بی تو شبیه کوچه‌ی تنگ است شهرمان / ای زائر شهید مدینه، بیا، بس است

پُر کن دوباره کِیل مرا «ایّها العزیز» / هرگز نگو تصدّق این بی‎نوا بس است

بر خشکی لبان من افطار چاره نیست / قدری غبار از کف پای شما بس است

غفلت مرا به مجلس عیش و گناه برد / رفتم خلاف میل شما هر کجا بس است

من دوست دارمت که نشستم ببینمت / بیرون نکن مگو که برو بی‎حیا بس است

ای صاحب اختیار من و قدرهای من / دست مرا خودت بدهی بر خدا بس است

قرآن به سر گرفتم و گفتم فقط، علی / یعنی علی اگر که ببخشد مرا بس است

این «بالحسین‌»های تو دست مرا گرفت / حتما برای توبه‌ی من کربلا بس است

آقا قسم به گریه‌ی صبح و مساءتان / آقا قسم به گریه‌ی زینب بُکا بس است

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[شنبه 1394-04-20] [ 03:33:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما