کردند سفره را جمع پس سفرهدار من کو؟ / من دیر آمدم رفت، چشم انتظار من کو؟
گیرم مرا ببخشند شرمندگی من چی؟ / با آن همه معاصی بر شانه بار من کو؟
من قهر کردم اوّل، زود آمد آشتی کرد / آنکه مرا بغل کرد آن یار، یار من کو؟
یک عمر عاشقم بود من کور کور بودم / آنکه گره نینداخت جایی به کار من کو؟
او کرده سر به راهم او کرده سر به زیرم / کو شاخ و شانههایم؟ داد و هوار من کو؟
گفتند بسته شد در لطفا غریبه بیرون / ای آشنا بفرما پای فرار من کو؟
گر چه گناهکارم امّا گناه دارم / جز او کسی ندارم دار و ندار من کو؟
آتش گرفته جانم چون تشنهی حسینم / آنکس که سی شب افطار آمد کنار من کو؟
چشم انتظار «حیدر» در «وادی السّلامم» / من حاضرم بمیرم لحظهشمار من کو؟
دور و بر کریمان، بودن خودش بهشت است / از فاطمه بپرسید سهم انار من کو؟
ما بین کوچه پیچید چادر میان پایش / رویش نشد بپرسد پس گوشوار من کو؟
[جمعه 1394-04-26] [ 12:43:00 ب.ظ ]