دو شب مجال گدایی برای ما مانده / هنوز بند گناهان به پای ما مانده
حلال کن اگر از جمع ما، بدی دیدی / خجالت از تو در این چشمهای ما مانده
هر آنچه پای تو ناله زدیم هم کم بود / صدای خوردن بغض صدای ما مانده
برای آنکه کسی را مرانی از در خود / به آستان تو دست گدای ما مانده
چگونه خانه بمانیم نیمه شبها را / که عطر مسجد تو در هوای ما مانده
برای فطرت خود فکر فطریه هستیم / در این ادای امانت بهای ما مانده
غرور کاذب و شرک خفی ما رفته / امّا شکستگی دل و ربّنای ما مانده
به نام مرغ حرم شهرهایم این شبها / میان عرش دم «یا رضا»ی ما مانده
تو را قسم به همه فرشهای این مجلس / که بر روی همهشان جای پای ما مانده
شبی میان حرم پاگشایمان بکنید / که روزی سفر کربلای ما مانده
فدای شاه غریب که پیش خواهر خود / سرش جدا روی نیزهها، تنش جدا مانده
[پنجشنبه 1394-04-25] [ 12:24:00 ب.ظ ]