مسجد ارک - 1396/3/17 - ماه مبارک رمضان (شب دوازدهم) - حاج منصور ارضی
شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی
تشنه آن بود که میگفت به لشگر، جگرم
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
____________________________________
توبه کردم از خطا توهین به استغفار شد
بارها گفتم غلط کردم ولی تکرار شد
بار اول میزدی شاید به خود میآمدم
چشمپوشی کردی و وضعم خجالتبار شد
هر بلایی میکشم از دست نفسم میکشم
این ذلیل نفس بودن باعث آزار شد
فکر دنیا بودم و از فکر تو غافل شدم
هر چه بی تو ساختم روی سرم آوار شد
بارها گفتم که آدم میشوم اما نشد
بارها گفتم نشد شاید که در این بار شد
من که روی آمدن اینجا ندارم هیچ وقت
واسطه بین من و تو نور هشت و چار شد
یا حسینی گفتم و زهرا شنید و گفت جان
خوش به حال هر که از این فیض برخوردار شد
در شفاعت هم به من پیوسته رحمت می کند
کار ما با مادر و فرزندها هموار شد
فاطمه بخشید از یک سو، لیلا از یک طرف
با حسین و با علی اکبر قسم پربار شد
مسجد ارک - 1396/3/16 - ماه مبارک رمضان (شب یازدهم) - حاج منصور ارضی
وای اگر در حرمش یار نمیخواست مرا
سر بازار خریدار نمیخواست مرا
با چه شوقی بغلم کرد همان اول ماه
اصلا انگار نه انگار نمیخواست مرا
من همانم که شدم خوار همه، اما او
پیش مخلوق خودش خوار نمیخواست مرا
به حسابم نرسید و به حسابم آورد
او کریم است بدهکار نمیخواست مرا
بودم آلوده ولیکن دم در پاکم کرد
لطف آقاست گنهکار نمیخواست مرا
آشنای علیام گرد و غبار نجفم
وای اگر حیدر کرار نمیخواست مرا
لَکَ صُمنای مرا بی برو برگرد خرید
سرشکسته دم افطار نمیخواست مرا
تشنهام کرد که یاد لب عطشان باشم
تا نگویم علمدار نمیخواست مرا
عاقبت کارگر روضه شدم شکر خدا
فاطمه نوکر سربار نمیخواست مرا
مسجد ارک - 1396/3/15 - ماه مبارک رمضان (شب دهم) - حاج منصور ارضی
یَا غَافِرَ الْخَطَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
یَا کَاشِفَ الْبَلایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
از ماست عرض حاجت از توست استجابت
یَا مُنْتَهَى الرَّجَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
من انتظار به ببخش از محضر تو دارم
یَا مُجْزِلَ الْعَطَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
یَا غَافِرَ الْخَطَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
یَا کَاشِفَ الْبَلایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
آزاد کن مرا از دست هوای نفسم
یَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى اغْفِرْلِی یا اِلهى
بالله قسم که نیکوست هرچه تو خواهی ای دوست
یَا وَاهِبَ الْهَدَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
تا سفرهی تو پهن است تا میهمانت هستم
یَا رَازِقَ الْبَرَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
شاید حنای توبه رنگی بگیرد امشب
یَا سَامِعَ الشَّکَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
تا روز حشر باشم محشور با حسینت
یَا بَاعِثَ الْبَرَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
غیر از وصال مهدی دل حاجتی ندارد
یَا قَاضِیَ الْمَنَایَا اغْفِرْلِی یا اِلهى
مسجد ارک - 1396/3/14 - ماه مبارک رمضان (شب نهم) - حاج منصور ارضی
گر چه بین ما حجاب معصیت حائل شده
لطف عامت باز هم حال مرا شامل شده
لابه لای بندگان خوبت ای ربّ کریم
بندهای درمانده در مهمانیات داخل شده
من همان عبد پشیمانم که عمری میشود
در میان خواب جهل از محضرت غافل شده
شر من از این طرف هر چه به سویت شد بلند
خیر تو از آن طرف سویم فقط نازل شده
تو خودت من را به عفوت پر توقع کردهای
آنچنان که کار من در معصیت مشکل شده
گریهام، خون دل هجرانم از ذکر شماست
این دو قطره آبرو با خون دل حاصل شده
قطرهای ناچیزم و دریا حسابم میکنی
بازهم آقاییات خرج من سائل شده
عمر من در دوری از صاحب زمان طی گشت و رفت
سالها داغ فراقش عقدهای بر دل شده
آبروی روزه و حج و نماز من علیست
با ولای مرتضی هر طاعتم کامل شده
بر من هجرانزده ای مهربان خرده مگیر
قبلهام سوی نجف امشب اگر مایل شده
مطمئنم فاطمه آن را خریده از ازل
روضهای که نذر چشمان ابوفاضل شده
حرف از سقای عطشانیست که در علقمه
خاکها با قطره قطره شرم مَشکش گِل شده
وای از آن پیکر که قبل تیر با ضرب عمود
از فرس بیدست بر روی زمین نازل شده
مسجد ارک - 1396/3/13 - ماه مبارک رمضان (شب هشتم) - حاج منصور ارضی
ای ماه که در پردهای از نور نهانی
حیف است نیایی و بیاید رمضانی
حیف است که با چای غم و لقمهی هجرت
ما را به سر سفرهی افطار نشانی
تا چنگ فراقت شده زنجیر گلویم
پایین نبرد بغض مرا آبی و نانی
ای وارث فریاد علی ولی الله
تو حاجت اوقات غم انگیز اذانی
برگرد که با دست خود از بام محبت
این سفرهی آلودهی دل را بتکانی
من عبد خطاکار و تو مولای خطا پوش
من نیز همان هستم و تو نیز همانی
جانم به فدای رمضانی که در آن ماه
تو روضه بخوانی تو مناجات بخوانی
امسال سر سفرهی آقای رئوفیم
ای کاش تو ما را به خراسان برسانی
مسجد ارک - 1396/3/12 - ماه مبارک رمضان (شب هفتم) - حاج منصور ارضی
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
رحمت حق شد تمام به پا شده بار عام
ماه مناجاتیان ای رمضان السلام ای رمضان السلام
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
ماه خدا آمده وقت عطا آمده
بار دگر بندهی بی سر وپا آمده
خدای توبهپذیر آمده ام سر به زیر
از من شرمنده تو بیا و خرده مگیر
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
سفره تماشایی است به پا چه غوغایی است
ماه ضیافت شده وقت پذیرایی است
شنیدهام دلبری عاشق چشم تری
نیمهی شب از کرم ناز گدا میخرد
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
ناله و آهم ببین بار گناهم ببین
برای رسواییام روی سیاهم ببین
آمدهام با علی، پر بکشم با علی
تا که ببخشی مرا نعره زنم یا علی
علی علی یا علی، علی علی یا علی
بیدل وشیدا شدم بندهی مولا شدم
عزت من بس همین عاشق زهرا شدم
به سر هوای نجف منم گدای نجف
خانهی زهرا بود صحن و سرای نجف
علی علی یا علی، علی علی یا علی
مکن مرا ای خدا لحظهای از خود جدا
تو را قسم بر حسین تشنه لب کربلا
تشنه لب عالمین سیدنا یا حسین
لشکریان میزدند خنده کنان میزدند
بیشتر از دیگران شمر و سنان میزدند
تشنه لب عالمین سیدنا یا حسین
زینب کبری دوید، داد سر او کشید
بی سر وپا خنده کرد راس حسین را برید
تشنه لب عالمین ای شه مظلوم حسین
مسجد ارک - 1396/3/11 - ماه مبارک رمضان (شب ششم) - حاج منصور ارضی
مرغ درماندهام و بال وپرم افتاده
قرعهی خون جگری بر جگرم افتاده
معصیت ریشهی ایمان مرا سوزانده
بی سبب نیست ز شاخه ثمرم افتاده
یک نفر نیست به داد من تنها برسد
آنقدر دام گنه دور و برم افتاده
دیر شد، آخر عمری به خودم آمدم و
وسط معرکه دیدم سپرم افتاده
همهی دار و ندار دل رسوای من است
این دو تا قطره که از چشمِ ترم افتاده
حبّ زهرا من خسرانزده را آدم کرد
بر زبان همه حالا خبرم افتاده
دلخوشم سائلم و ریزهخور پنج تنم
روزیم دست خدایان کرم افتاده
بی سبب نیست به لب ناد علی میخوانم
به سرم شور نجف شور حرم افتاده
تربت کرب و بلا با دل من کاری کرد
بادهی ناب هم آخر ز سرم افتاده
روزیام کرب و بلا نیست ولی شکر خدا
به سوی مجلس روضه گذرم افتاده