کار ما نیست غزل بافتن از نام حسن / کام ما هست عسل یافتن از نام حسن
حسنی نیست لبی کز لب لعلش نَمَکد / صد و ده بار نمکگیر شده کام حسن
حسن بن علی از بس بغل مادر بود / مادری شد همهی عمر سرانجام حسن
چند روزی است که زهرا به تبسم گوید / مثل پیغمبر اکرم شده اندام حسن
حسنی بودن ما لطف حسینی میخواهد / ای خوش آن صید که افتاد ته به دام حسن
حمزه کُش هم که شده وحشی، اگر احمد خواست / آخر العمرحسینی شود و رام حسن
گفت راوی نمک سفرهی ایجاد علیست / نمکیتر ز حسن نیست به اولاد علی
یار بالایی ما وجه خودش را رو کرد / فتبارک شد و احسنت به خود با او کرد
احسن الخلقت خود را که حسن نام نهاد / نظر انداخت بر این حُسن، دو صد هو هو کرد
قبلهی روی حسن را که تکامل بخشید / مثل محراب به او نقش دو تا ابرو کرد
اولین یوسف زهرا که به دنیا آمد / یوسف مصر تمنّای وصال از او کرد
پرده از دسته گل سبز محمّد برداشت / خلق شد باغ و بهشت و همه را خوش بو کرد
شرح کوثر شد و خورشید جهان، گستر شد / ابری از زلف دمید و به سرش گیسو کرد
مو حسن، بو حسن، خو حسن، روی حسن / هر طرف مینگری کعبهی هر کوی حسن
[پنجشنبه 1394-04-11] [ 08:44:00 ب.ظ ]