مسجد ارک - 1396/3/26 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و یکم) - حاج منصور ارضی
کن نظری بندهی آلودهام ای خدا ای خدا
خسته شدم دور ز تو بودهام ای خدا ای خدا
گردن کج رو زدم، در شب قدر آمدم
الهنا یا کریم، الهنا یا کریم
با دل غمدیده صدا میزنم ای خدا ای خدا
آنکه به خود ظلم نموده منم ای خدا ای خدا
آبرویم را نبر، بار مرا هم بخر
سیدنا یا کریم الهنا یا کریم
با گُنهم سوختم و ساختم سیدی سیدی
هر چه تو دادی همه را باختم سیدی سیدی
آمدهام سر به زیر دست مرا هم بگیر
سیدنا یا کریم الهنا یا کریم
آمدهام عقده ز دل وا کنم ربنا ربنا
لطف تو را خوب تماشا کنم ربنا ربنا
سائل پشت دَرم، فاطمه شد مادرم
سیدنا یا کریم الهنا یا کریم
از غضب خویش امانم بده یا کریم یا کریم
روی علی را تو نشانم بده یا کریم یا کریم
پر بکشم تا علی، نعره زنم یا علی
یا علی و یا علی، یا علی و یا علی
تا که به لب نام حسین میبرم ای خدا
میپرد این دل به هوای حرم ای خدا
خون خدا السّلام، کرب و بلا السّلام
حبیبنا یا حسین، سیدنا یا حسین
میرسد از خیمه زنی بی پناه واویلا واویلا
دیدن یارش وسط قتلگاه واویلا واویلا
گریه کن هر شبم، سینه زن زینبم
مسجد ارک - 1396/3/25 - ماه مبارک رمضان (شب بیستم) - حاج منصور ارضی
بر آستان تو ای جان، فقیر آمدهام
مرا نگاه بکن سر به زیر آمدهام
از آن توست بزرگی و من شبیه همه
صغیر هستم و پیشت حقیر آمدهام
برای اینکه رها از مَنیّتام بکنی
به پیشگاه تو مثل اسیر آمدهام
غم عذاب ندارم ولی ز بیم فراق
ببین به زمزمهی یا مجیر آمدهام
شبیه زائر دلخستهای که جامانده
به پای بوسی جوشن کبیر آمدهام
بگیر دست مرا و ببخش جرمم را
دگر به رُوم نیاور که دیر آمدهام
صراط نوکری زهرای تو ولای علیست
همیشه سوی تو از این مسیر آمدهام
یتیم کوفهی تنهاییام علی بپذیر
برای توست که با ظرف شیر آمدهام
به شوق کرب و بلا، یاد نالهی زینب
به پای سفرهی نعم الامیر آمدهام
چه کربلاست که شاهی ز صدر زین افتاد
دوباره حیدر کرار بر زمین افتاد
مسجد ارک - 1396/3/24 - ماه مبارک رمضان (شب نوزدهم) - حاج منصور ارضی
خودت برای خودت دعا کن و برگرد
آخر دعای من به خودم هم نمیکند اثری
عبد گمراهم و از راه خطا میترسم
رو نگردان از من اصلا به خدا میترسم
نکند رو بزنم باز محلم ندهی
نکند من بشوم حبسِ دعا، میترسم
علنی پیش نگاه تو گنهها کردم
رفته از این دل آلوده حیا میترسم
زهر تحسین خلایق به نمازم افتاد
از عبادات گرفتار ریا میترسم
شب قدر است به من قول بده رحم کنی
بیشتر از همه از روز جزا میترسم
به زمین مانده کلام شهدا ای مردم
به زمین مانده کلام شهدا میترسم
وای اگر از علی و فاطمه دورم سازند
دور باشم من از این خوان عطا میترسم
آه آه از سفر دور و دراز در پیش
از دم مرگ جدا، مرگ جدا میترسم
ای رضا جان به بزرگی تو دلخوش کردم
در شب اول قبرم تو بیا میترسم
نروم پیش حسین بن علی میمیرم
زنده باشم نروم کرب وبلا میترسم
گفت زینب که پدر از سر شب بیداری
نرو امشب سوی مسجد به خدا میترسم
سنگ کوفی به سرم میخورد اما بابا
کی من از توطئهی سنگ جفا میترسم
مسجد ارک - 1396/3/23 - ماه مبارک رمضان (شب هجدهم) - حاج منصور ارضی
عبدی که بود پست و هوسرانتر از همه
برگشته سر به زیر پشیمانتر از همه
از خود فرار کرده غلام فراریات
سوی تو بازگشته گریزانتر ازهمه
یا که مرا مقابل این خوبها بزن
یا که مرا ببخش نمایانتر از همه
از روی جهل حال خوشی را که داشتم
بر معصیت فروختم ارزانتر از همه
وقتی سلاح اشک مرا، غفلتم گرفت
ماندم میان معرکه حیرانتر از همه
غیر از تو ای کریم کسی میخرد مگر
آن را که بی بها شد و ویرانتر از همه
من ناامید نیستم از لطف و رحمتت
هستم اگر چه بی سر وسامانتر از همه
خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق
برنوکران فاطمه آسانتر از همه
دلبستهام به لطف کریمان در این میان
بر رحمت حسین فراوانتر از همه
بالای تل زینبیه آه میکشید
اخت الحسین پاره گریبانتر از همه
مسجد ارک - 1396/3/22 - ماه مبارک رمضان (شب هفدهم) - حاج منصور ارضی
برای درد دل با تو آه میخواهم
تو را به بیکسی خود گواه میخواهم
خطا نمودم و غیر تو صدا زدم
گذر نمودن از این اشتباه میخواهم
به روی گونهی خود گاه اشک آوردم
ز یار بخشش کوه گناه میخواهم
هر آن کسی که فقیر تو میشود آقاست
در آستانهی تو عزّ و جاه میخواهم
دعا و گریه سلاح تمام نوکرهاست
اگر چه خلع سلاحم، سلاح میخواهم
گناه راه مرا بسته است یا فتّاح
برای وصل به کوی تو راه میخواهم
ز مادری که در آن کوچه راه او سدّ شد
به چشمهای کبودش نگاه میخواهم
حسین مظهر اسم مجیر میباشد
پناه عالمیان، سرپناه میخواهم
بهشت را ز خدا من نخواستم هرگز
دوباره روضهی در قتلگاه میخواهم
مقابل همگان داشت دست و پا میزد
لب ترک ترکش آب را صدا میزد
مسجد ارک - 1396/3/21 - ماه مبارک رمضان (شب شانزدهم) - حاج منصور ارضی
از بس گناه بر دل خود بار میکنم
خود را میان نفس گرفتار میکنم
پلهای بازگشت خودم را شکستهام
دارم علیه خویش فقط کار میکنم
قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجنزار میکنم؟
تو عاشقانه حاجت من را نمیدهی
من جاهلانه این همه اصرار میکنم
من بندهی توام چه کنم دوست دارمت
باشد بزن دو مرتبه تکرار میکنم
دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار میکنم
تشنه شدن بهانهی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظهی افطار میکنم
یاد مدافعان حرمها آه میکشم
گریه به یاد زینب و بازار میکنم
مسجد ارک - 1396/3/20 - ماه مبارک رمضان (شب پانزدهم) - حاج منصور ارضی
به نام عشق به نام خدا به نام حسن
به نام نامی مولا که شد امام حسن
شب ولادت او ماه مهمانی شد
خود خداست دم در به احترام حسن
خوشا به حال کسی که غلام حیدر شد
خوشا به حال خودم که شدم غلام حسن
تمام قافیهها بهر مصرعی آمد
حسن تمام خدا و خدا تمام حسن
هوای شعر من امشب هوای باران است
لب خدا به خدا گرم یا حسن جان است
نشان بده به همه عین لایزالی را
بیا و پر بکن این دستهای خالی را
میان شور مناجات نام تو کافیست
چه احتیاج ابوحمزهی ثمالی را
تویی که هر قدمت شأن کبریا دارد
تویی که سبز نمودی همه حوالی را
کریم آل عبایی، نشد، نداری تو
و مستجاب نمودی هر محالی تو
قسم به کعبه که عین خود مطافی تو
غریب آل علی عین شین و قافی تو
عشق منی حسن جان عشق منی حسن جان
چقدر با کرمت مستجابمان کردی
تویی که ز خجلت خود قطرهی آبمان کردی
همیشه بیشتر از حد انتظاری تو
مویز بودیم و تو شرابمان کردی
همینکه نوکرتان گشتهایم، ممنونیم
همینکه خاک قدومت حسابمان کردی
چقدر یکه و تنها چقدر درویشی
چقدر از غم غربت خرابمان کردی
به لطف گام تو گل شد گلاب آقاجان
و نوکرت شده عالیجناب آقاجان
خدا سپرد فلک را به اختیار شما
که حیدری شده شأن اقتدار شما
هنوز پرچم تو بین اولیا بالاست
حسین فاطمه نازد به اعتبار شما
تمام ایل و تبارم فدای تو آقا
منم گدای گدای گدای تو آقا