به نام عشق به نام خدا به نام حسن
به نام نامی مولا که شد امام حسن
شب ولادت او ماه مهمانی شد
خود خداست دم در به احترام حسن
خوشا به حال کسی که غلام حیدر شد
خوشا به حال خودم که شدم غلام حسن
تمام قافیهها بهر مصرعی آمد
حسن تمام خدا و خدا تمام حسن
هوای شعر من امشب هوای باران است
لب خدا به خدا گرم یا حسن جان است
نشان بده به همه عین لایزالی را
بیا و پر بکن این دستهای خالی را
میان شور مناجات نام تو کافیست
چه احتیاج ابوحمزهی ثمالی را
تویی که هر قدمت شأن کبریا دارد
تویی که سبز نمودی همه حوالی را
کریم آل عبایی، نشد، نداری تو
و مستجاب نمودی هر محالی تو
قسم به کعبه که عین خود مطافی تو
غریب آل علی عین شین و قافی تو
عشق منی حسن جان عشق منی حسن جان
چقدر با کرمت مستجابمان کردی
تویی که ز خجلت خود قطرهی آبمان کردی
همیشه بیشتر از حد انتظاری تو
مویز بودیم و تو شرابمان کردی
همینکه نوکرتان گشتهایم، ممنونیم
همینکه خاک قدومت حسابمان کردی
چقدر یکه و تنها چقدر درویشی
چقدر از غم غربت خرابمان کردی
به لطف گام تو گل شد گلاب آقاجان
و نوکرت شده عالیجناب آقاجان
خدا سپرد فلک را به اختیار شما
که حیدری شده شأن اقتدار شما
هنوز پرچم تو بین اولیا بالاست
حسین فاطمه نازد به اعتبار شما
تمام ایل و تبارم فدای تو آقا
منم گدای گدای گدای تو آقا
[شنبه 1396-03-20] [ 04:21:00 ب.ظ ]