رو بگردانی ز من دنیا جهنم می شود
روزی ما روز و شب اندوه و ماتم می شود
پلک هایت باز کن درهای رحمت را نبند
بی نگاه تو دل ما خانه ی غم می شود
عاقبت هر کس دلش را شستشو داد از گناه
در حریم آیه ی تطهیر مَحرم می شود
در سر و رویم شده پیدا دگر موی سپید
فرصت دیدار دارد روز و شب کم می شود
چون خم گیسوی تو ای لیلی صحرانشین
قامت چشم انتظاران شما خم می شود
با تکان ابروانت زود می ریزد به هم
نبض عالم با نگاه تو منظم می شود
«یا ولی الله» راضی می شوی از دست من؟
با رضای تو رضای حق فراهم می شود
هر که زهرا مادرت را الگوی راهش کند
وقت لبخند تو مشمول دعا هم می شود
خاک پای مادر تو سرمه ی چشمان ما
دست بوس او رسول الله خاتم می شود
شک ندارم که حسین هم با دعای مادرش
صاحب کرب و بلا و ارباب عالم می شود
گریه ی ما باعث تسکین درد فاطمه است
این «حسین جان ها» به زخم سینه مرهم می شود
فاطمیه، کربلا شب های جمعه دیدنی ست
مادرت صاحب عزای ذبح اعظم می شود
این پسر هم مثل مادر جای تنگی گیر کرد
دنده ها این گونه شکلش نامنظم می شود
روضه ی گودال مثل روضه ی مسمار شد
ماجرای کوچه زیر چکمه ها تکرار شد
[پنجشنبه 1395-11-21] [ 07:52:00 ق.ظ ]