آه ما یک روز قیمت داشت، آه از دست رفت
چون مجال گفت و گوی ماه و ما از دست رفت
آه حسرت می کشیم از دل که یک دنیا ثواب
خیلی آسان ذره ذره با گناه از دست رفت
چند باری تا حریم خیمه اش رفتیم، حیف
فیض وصلش با خطوری اشتباه از دست رفت
بس که هی شد صرف دیدار رقیبان وقت ما
فرصت دیدار نور روی ماه از دست رفت
این که آخر رو به سوی دوست آوردیم، لیک
سوی چشم ما در کوره راه از دست رفت
تا کمی هم حال و روز عاشقان را حس کنیم
اختیار عقل ما با یک نگاه از دست رفت
در لباس فقر مستغنی شد از هر حاجتی
آن که وقت سجده بر درگاه شاه از دست رفت
تازه قدر یک سر سوزن شبیه او شدیم
چون عنان صبر ما در قتلگاه از دست رفت
[جمعه 1395-11-22] [ 08:11:00 ق.ظ ]