گر چه همه رد میکنند از خود گدا را
حالا محبت کن صدا کن اسم ما را
من نوکر خوبی برای تو نبودم
خیلی اذیت کردهام آقا شما را
کج میروم وقتی هوایم را نداری
کج میگذارم روی هم سنگ بنا را
بنشان هم اکنون مادرم را در عزایم
آزار دادم من تو را صاحب عزا را
پشت درم، درماندهام، در را نبندی
از خود مرانی این گدای خرده پا را
بیآبرویی آمده اِی آبرودار
بیوقت آمد، آمده وقت مدارا
اول گرفتی دستهای خالیام
آخر پذیرفتی من یک لاقبا را
چشمی که گریه میکند دارو ندارد
درمان نکن این عاشقِ درد آشنا را
یک بار شد چشم انتظارت را نبخشی؟
وقتی به لب دارد نوای کربلا را
محض گل روی ابوفاضل عوض کن
حال و هوای نوکر سر به هوا را
زهرا کنار علقمه پهلو گرفته
چون دیده سقا و دو تا دست جدا را
ای کاش میشد از تن او دربیارم
آرام، تیر و آهن و سرنیزهها را
مشکی که پاره بود را بردند خیمه
گفتند این هم مشک و این آب گوارا
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[شنبه 1399-06-08] [ 08:11:00 ق.ظ ]