مسجد ارک - 1399/6/7 - شب تاسوعا - حاج منصور ارضی
07 شهریور 1399
اگر دردمندی اگر بیقراری
اگر سر به زیری اگر شرمساری
اگر زخم خوردی اگر پرغباری
چرا ناامیدی اباالفضل داری
بده دست خود را برو با ابا الفضل
بزن روی سینه بگو یا ابا الفضل
خوشا این کرامت خوشا این گدایی
نمی پرسد از تو که هستی؟ کجایی؟
به یُمن اباالفضل در کربلایی
خیال تو راحت که حاجت روایی
نه تنها خودیها نه تنها تنیها
که قرص است بر او دل ارمنیها
همه با مرامان اسیر مرامش
همه نامداران گرفتار نامش
حسین است امامش فدای امامش
غلامم غلامم غلام غلامش
ابا الفضل لنگر، حسین است کشتی
به قول رفیقان ابا الفضل است مشتی
هوا داغِ داغ و حرم قحط آب است
علی بیقرار و پریشان رباب است
عمو تشنه را آب دادن ثواب است
ببین هر طرف را که دیدم سراب است
بیا مشک بردار جان رقیه
که زخم است دیگر دهان رقیه