بر نفس خود دچارم یابن الحسن اغثنی
عبدی خرابکارم یابن الحسن اغثنی
در غفلت از قیامت، با شعله جهالت
آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی
تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم
ای شمس روزگارم، یابن الحسن اغثنی
از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم
از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی
جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت
آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی
ای ذوالکرم میآیی، بالا سرم میآیی
هنگام احتضارم، یابن الحسن اغثنی
اصلا فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت
خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی
مانند والدینم، گریهکن حسینم
این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی
عقدهگشاییام کن، کرب و بلاییام کن
دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی
[سه شنبه 1396-02-19] [ 07:34:00 ق.ظ ]