عاقبت کار من خسته به سامان نرسید
ناله ی این دل بشکسته به درمان نرسید
عمر من در طلب روی تو دلدار گذشت
مُردم و هجر تو ای یار به پایان نرسید
به تو خوشبینم و در کار خودم بدبینم
نکند زین همه خیری به تو جانان نرسید
شاهدم باش که با درد تو را می خوانم
باورم نیست به تو ناله ی سوزان نرسید
امتحان می کنی و جام بلا می بخشی
مشکلی نیست که بر قلب پریشان نرسید
از تو ممنونم و شرمنده ی احسان توام
نوکری را ز کرم این همه احسان نرسید
خودمانیم ز ما هیچ تو راضی هستی؟
بی رضای تو کسی روضه ی رضوان نرسید
دل ما را تو نوای دل زینب دادی
این همه لطف ز درگاه به سلمان نرسید
کربلایی شده ی دست حسینیم همه
جز گل عشق به این جسم و به این جان نرسید
پاکمان می کنی و بعد فدایی حسین
به شهادت نرسید آن که به غفران نرسید
جان ناقابل ما هدیه به جانباز عزیز
جز ره فاطمه کس نزد شهیدان نرسید
[سه شنبه 1395-12-17] [ 07:48:00 ق.ظ ]