قبل از شروع خلقت تابیده آفتابش
لب تشنهای که عمریست دلها شده کبابش
گفتیم السلام و فورا علیکم آمد
جانم به این سلام و جانم به این جوابش
تکلیف را ادا کرد با «نفس مطمئنه»
پس میکند خداوند با «إرجعی» خطابش
هرکس که عمر خود را خرج حسین کرده
یوم الحساب پاک است پیش خدا حسابش
حرف امام خیر است حتی زمان نفرین
حُر، دُرّ کربلا شد تنها به یک عتابش
راه هزار ساله طی میشود به آنی
از برکت حسین و کشتی پر شتابش
در پای حکم قتلش مُهر شُرِیح قاضیست
دینبازها بریدند سر را پی سوارش
میراثِ کربلایش شد، زنده با خمینی
در خونِ مردمِ ما جوشید انقلابش
یک چله است نهضت، در عزت و شکوه است
با دشمنش بگوئید آشفته است خوابش
تکرار حرف دشمن از دوستان چرا پس؟
ای دوستان نریزید آبی به آسیابش
بعد از سیاهی شب وقت طلوع فجر است
خائن به زودی زود پس میرود نقابش
شد سفرههای هیئت رنگینتر از گذشته
بر ما اثر ندارد بازار و التهابش
مردم اگر صبورند تنها به عشق آقاست
ما عهد اگر که بستیم، هستیم پا رکابش
تا شام رفت و سر داد با خون خود چه ها کرد
پس آفرین به محسن با حُسن انتخابش
کم از حرم ندارد این روضهی مُحرّم
ما در حرم نشستیم در محضر جنابش
یا ربّ چه بود حکمت کز داغ این مصیبت
ارباب رفت گودال آواره شد ربابش
[یکشنبه 1397-06-25] [ 11:51:00 ب.ظ ]