مسجد ارک - 1398/2/25 - شب نهم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
تو باز مرا خواندهای اما نگرانم
از فیض مناجات سحر باز بمانم
من چند صباحیست که در غفلت محضم
بیدار کن ای دوست از این خواب گرانم
شعبان و رجب را به بطالت گذراندم
با دست تهی راهی شهر الرّمضانم
این فکر که از چشم تو یک روز بیفتم
دردیست که مثل خوره افتاده به جانم
توفیق بده تا که در این ماه مبارک
جز ذکر تو چیزی نشود ورد زبانم
سوگند به قرآن سرنیزه، الهی
هر شب به سر سفرهی قرآن بنشانم
بگذار که با یاد لب تشنهی آن شاه
در بین مناجات کمی روضه بخوانم
بَرد است و سلام است به من آتش دوزخ
چون سوخته دل از غم آن سوخته جانم
من آرزویم کرب و بلا در شب قدر است
بگذار خودم رابه ضریحش برسانم
با یاد تن بیرمقش موقع مغرب
خوب است که از کف برود تاب و توانم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1398/2/24 - شب هشتم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
سائل به جز اینجا مگر دارد کجا را؟
ممنون از اینکه راه دادی بینوا را
دلخسته و دلمردهی بار گناهم
یا حیّ و یا قیّوم احیا کن گدا را
العفوهایم مثل سابق نیست افسوس
از من گرفته معصیت حال بکا را
نان و نمک خوردم نمکدان را شکستم
اما نراندی از ضیافت بیحیا را
پردهدری کردم ولی چیزی نگفتی
هی پرده پوشاندی بنازم این خدا را
بار گناه ما خریداری ندارد
اما بزرگی کن بخر این بار ما را
در بند خواهشهای نفسانی اسیرم
ای وای اگر امشب نبخشی بد به حالم
امشب شب هشتم، شب بخشیدن ماست
آوردهایم اسم «علی موسی رضا» را
جان همان که دست و پا زد بین گودال
فردا نسوزانی من بیدست و پا را
وقت سحر یاد اذان کربلایم
روزی ما کن بار دیگر کربلا را
آلودهایم اما پناه ما حسین است
ذکر نجات هر دو عالم یا حسین است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1398/2/23 - شب هفتم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
راه گم کردهام و زار شدم برگشتم
دور از این خانه گرفتار شدم اما برگشتم
انقدر دور گناهان کبیره گشتم
عاقبت عاصی و بیمار شدم برگشتم
گفته بودی که نرو، عزت عالم اینجاست
رفتم و پیش همه خوار شدم، برگشتم
روح پاکی که دمیدی به دلم تار شده
عفو کن مثل لجنزار شدم برگشتم
بارها داشت میآمد گل زهرا سویم
بارها مانع دیدار شدم برگشتم
نیّت ترک خطا کردم و نفسم نگذاشت
خسته از نفس طمعکار شدم برگشتم
تا منادی به ندا گفت گنهکار کجاست؟
زودتر از همه بیدار شدم برگشتم
دیشب از هجر نجف نادعلی میخواندم
زائر حیدر کرار شدم برگشتم
بار سنگین شد و با عرض سلامی به «حسین»
دم افطار سبکبار شدم برگشتم
جان فدای دل زینب که چهل روز فقط
به همه گفت عزادار شدم برگشتم
مسجد ارک - 1398/2/22 - شب ششم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
آمده بندهی گنهکاری به سرای خدای غفاری
شب تاریک آمدم پیشت با خودم گفتهام که بیداری
همه کاری برای من کردی من برایت نکردهام کاری
بدیام را همه به روم زدند تو به رویم چرا نمیآری
تو چرا اینقدر به فکر منی من چه دارم به غیر سرباری
انقدر گریه میکنم امشب تا بفهمم که دوستم داری
بی حساب و کتاب عفوم کن وای اگر دانه دانه بشماری
هر چه هستم دل خراب مرا در نجف کردهای تو معماری
پشت من گرم مرتضی علی است چقدر از غصه و گرفتاری
گریهی بر حسین رزق من است هم سحر هم زمان افطاری
گریه (کربلا) مزه میدهد رمضان روضهی مشک و گریه و زاری
عمو از نخلها عبور نکرد شد گرفتار ضربهای کاری
مسجد ارک - 1398/2/21 - شب پنجم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
میآورم به روی لبم السّلام را
آغاز میکنم سخن با امام را
ما عاقبت به خیریِمان در پناه توست
از ما مگیر این کَرم مستدام را
کاری خوش است که تو درستش کنی فقط
نسپار دست خلق خدا این غلام را
ما محترم شدیم به لطف نگاه تو
بیتو نداشتیم همین احترام را
آوازهاش تمام جهان را فرا گرفت
هر کس که زد به خاطر تو قید نام را
برکت بده برای تو روضه نوشتهام
ختمم به خیر کن غم ناتمام را
چیزی نگفتهام تو چرا گریه میکنی؟
من که نگفتهام غم بازار شام را
مسجد ارک - 1398/2/20 - شب چهارم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
العفو یا الهی العفو یا الهی
خوب است گاه گاهی بر من کنی نگاهی
عمریست میشناسی ما را به روسیاهی
عفو است از تو زیبا العفو یا الهی العفو یا الهی
من لایق عتابم از بس که بد حسابم
انگار پای غفلت بدجور برده خوابم
العفو یا الهی العفو یا الهی
از روزگار عصیان برگشتهام پشیمان
هرطور میپسندی این عبد را بسوزان
بازندهی مصافم مشغول اعتکافم
شاید گناه من را گم کرده اعترافم
مولی ای حیّ و ای مَماتم حلّال مشکلاتم
چیزی نمانده باقی جز آه در بساطم
العفو یا الهی العفو یا الهی
رسوای عالمینم عمریست زیر دِینم
با این همه گناهم شرمندهی حسینم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1398/2/19 - شب سوم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
رحم کن یا ایها الرحمن گدایت را ببخش
باز هم این بندهی بیدست و پایت را ببخش
شمع شاهد بود، ساکت گوشهای می سوختم
لطف کن پروانهی بی سر صدایت را ببخش
هر زمان در مناجات دم افطارها
«ربنا یا ربنا اغفر لنا»یت را ببخش
درد دل کردم بگویم که چه دردی میکشم
ای طبیبِ دردِ بیدرمان، دوایت را ببخش
دود این شهر گناه آلوده جانم را گرفت
تا نفس در سینه میگیرد هوایت را ببخش
بغضهامان، بغضهای پنجره فولادیاند
بیقراران علی موسی الرضایت را ببخش
یا الهی بالحسین بالحسین بالحسین
گریهکنهای حسین سر جدایت را ببخش
پیکرش را ریگها خیلی اذیت میکنند
روستا کهنه حصیرت، بوریایت را ببخش
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات