میآورم به روی لبم السّلام را
آغاز میکنم سخن با امام را
ما عاقبت به خیریِمان در پناه توست
از ما مگیر این کَرم مستدام را
کاری خوش است که تو درستش کنی فقط
نسپار دست خلق خدا این غلام را
ما محترم شدیم به لطف نگاه تو
بیتو نداشتیم همین احترام را
آوازهاش تمام جهان را فرا گرفت
هر کس که زد به خاطر تو قید نام را
برکت بده برای تو روضه نوشتهام
ختمم به خیر کن غم ناتمام را
چیزی نگفتهام تو چرا گریه میکنی؟
من که نگفتهام غم بازار شام را
ادامه مطلب :
بازار شام که نه روضهی کابوس مهدی است
حرفی نزن که صحبت ناموس مهدی است
اشک سر بریدهی جدت شدید شد
زینب همین که وارد بزم یزید شد
زینب همین که وارد بزم یزید شد
بر روی نی محاسن سقا سپید شد
دلم یه کربلا میخواد حسین جان حسین جان …
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[شنبه 1398-02-21] [ 05:43:00 ق.ظ ]