تو باز مرا خواندهای اما نگرانم
از فیض مناجات سحر باز بمانم
من چند صباحیست که در غفلت محضم
بیدار کن ای دوست از این خواب گرانم
شعبان و رجب را به بطالت گذراندم
با دست تهی راهی شهر الرّمضانم
این فکر که از چشم تو یک روز بیفتم
دردیست که مثل خوره افتاده به جانم
توفیق بده تا که در این ماه مبارک
جز ذکر تو چیزی نشود ورد زبانم
سوگند به قرآن سرنیزه، الهی
هر شب به سر سفرهی قرآن بنشانم
بگذار که با یاد لب تشنهی آن شاه
در بین مناجات کمی روضه بخوانم
بَرد است و سلام است به من آتش دوزخ
چون سوخته دل از غم آن سوخته جانم
من آرزویم کرب و بلا در شب قدر است
بگذار خودم رابه ضریحش برسانم
با یاد تن بیرمقش موقع مغرب
خوب است که از کف برود تاب و توانم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[چهارشنبه 1398-02-25] [ 03:24:00 ق.ظ ]