حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/17- زیارت عاشورا - فاطمیه - حاج منصور ارضی
چه قدر گریه کنیم از غم جدایی تو
چقدر ندبه کند امت خدایی تو
گره به کار محبان فاطمه خورده
کجاست مژدهی روز گره گشایی تو
امید قطع شده کی دوباره می آیی؟
فدای جلوهی رخسار مرتضایی تو
امام خیمه نشین یا مهذب الخائف
چه دیر می رسد آن دورهی رهایی تو
به یاری تو چهل فجر انقلاب گذشت
ندیدهایم ولی فجر آشنایی تو
برای آمدن تو شهیدها دادیم
به این امید شدند عاشقان فدایی تو
چه دیدهها که به دیدن تو گشته ناامید و
چه راسها شده چون جد کربلایی تو
قسم به گریه صبح و مساء نما تعجیل
که عالمی ست کنون غرق هم صدایی تو
به اضطرار دل عمه زینبت برگرد
که سخت شد به خدا هجر نینوایی تو
قسم به آنکه به کوچه عصای مادر شد
بیا به آن قد رعنای مجتبایی تو
خوش آن سحر که کند مادرت به دست کبود
خودش لباس فرج بر تن خدایی تو
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/16- زیارت عاشورا - فاطمیه - حاج منصور ارضی
به یاد روی تو دل بی بهانه میگرید
نگاه منتظرم عاشقانه میگرید
چه بر سر دلم آوردهام خدا داند
به حال و روز دل من زمانه میگرید
صدای هق هق گریه، سکوتِ پر غمِ اشک
ز نالههای پر غمِ دلم، هر ترانه میگرید
خزان عمر رسید و بهار ما نرسید
دو ابرِ دیدهی من دانه دانه میگرید
جگر که سوخت دو چشمی که ظرف خون دل است
کشد ز سینه چو آهی زبانه میگرید
تو دیر کردهای و سالهاست مادر تو
میان ذکر قنوتش شبانه میگرید
مگر شده چه قدر مادر شما لاغر؟
که پیرهن به تنش روی شانه میگرید
تمام نالهی او از غریبی علی است
نه اینکه از شرار تازیانه میگرید
تمام فاطمیه حرف غربت زهراست
نشان دست کسی روی صورت زهراست
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/9- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
در برت ناله و سوز جگرم بیشتر است
پیش تو بارش چشمان ترم بیشتر است
جان زهرا به بر خویش نگه دار مرا
چون جدا از تو شوم دردسرم بیشتر است
گر چه فرمود نبی در یمنی پیش منی
در مدار نفس تو اثرم بیشتر است
به سرم دست کش اما ز سرم دست نکش
زیر دستت که نباشم خطرم بیشتر است
آخر کار که سلمان به مدائن جان داد
گفت با یار که میل حضرم بیشتر است
بعد منزل نبود همسفر ما اما
گاه در نزد تو بعد سفرم بیشتر است
در قفس اوج نگیرد پر پرواز که هیچ
تازه بشکستگی بال و پرم بیشتر است
نام ارباب که آید به لبم در دل شب
شاهدم باش که اشک سحرم بیشتر است
هنرم نوکری است و نفسم خرج حسین
لیک در روضهی مادر هنرم بیشتر است
مادرت گفت پس از «فضه خُذیني» مهدی
اشک امروز به هجر پسرم بیشتر است
دست بشکسته و پهلوی شکسته غم نیست
به سوی غربت مولا نظرم بیشتر است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/2- زیارت عاشورا - دهه اول فاطمیه - حاج منصور ارضی
در سینهام ای صدرنشین خانه گرفتی
افسوس که جا در دل ویرانه گرفتی
من همدم خوبی که برای تو نبودم
پس با چه امیدی به دلم خانه گرفتی؟
گفتی که من اینجام کنار دلت، از چه
هربار سراغ از در میخانه گرفتی؟
گفتم نشدم با تو رفیق این همه مدت
اما تو سرم را به روی شانه گرفتی
هر عهد که بستم عجبا باز شکستم
هر مرتبه دستم تو رئوفانه گرفتی
با نوکر ناشکر چه ها کردهای ارباب
از چیست که این شیوهی جانانه گرفتی
مهر علی و فاطمه دیدی به دل من
اینجور سراغ از دل دیوانه گرفتی
دیدی که همه عمر پریشان حسینم
در روضه سراغم چه غریبانه گرفتی
از پشت در و کوچه و دهلیز چو گفتم
با گریه سراغ از پر پروانه گرفتی
هر جا سخن از چادر خاکی به میان شد
ناگاه زبان با دل مستانه گرفتی
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/1- زیارت عاشورا - دهه اول فاطمیه - حاج منصور ارضی
خریدنی نشدیم و ز قیمت افتادیم
از آن به بعد چقدر از خجالت افتادیم
پی شما که نرفتیم گم شدیم همه
در این خرابهی دنیا به حیرت افتادیم
بدون وصل تو دنبال راحتی بودیم
ولی هزار برابر به زحمت افتادیم
گناه بالاخره ضربهی خودش را زد
که مدتی ست ز فیض عبادت افتادیم
کمیِ ظرفیت ما دوباره مسأله شد
و بین راه وصالت به صورت افتادیم
بیا که منتظرانت غریبهی شهرند
بیا که بی تو در این دردِ غربت افتادیم
گرفت دامن ما را نگفتن از غم تو
درست وقت گدایی به لکنت افتادیم
هر آنچه این عزادار داغ زهرائیم
شبیه تو زغم این مصیبت افتادیم
همین که چادر خاکی مادری دیدیم
به یاد کوچه و آن هتک حرمت افتادیم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/10/30- زیارت عاشورا - دهه اول فاطمیه - حاج منصور ارضی
با آنکه محسوس است آقا که بی یاری
غم روی غم داری ولی دم بر نمیآری
این روزها داغ دلت هم تازهتر گردد
غمهای مادر، غربت مولا، عزاداری
از یک طرف بی مادری از یک طرف غیبت
این است طولانیترین دردی که تو داری
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/10/29- زیارت عاشورا - دهه اول فاطمیه - حاج منصور ارضی
باز هم تنها شدم خیلی دلم را غم گرفت
باز هم معصیتم من را ز آقایم گرفت
هر زمانی دور ماندم از هوای خیمهها
زندگیام را سراسر غصه و ماتم گرفت
بهر دیدار جمال یار، بیهمت شدم
یوسف زهرا دلش از عالم و آدم گرفت
وای بر آنکه سر این سفره نان خورده ولی
با غریبه رفت و آن را مونس و همدم گرفت
راه ظلمت رفتم و در بین راه آقا رسید
داشتم گم میشدم دست مرا محکم گرفت
خوش بر احوال گدایی که دم جان دادنش
نغمهی یابن الحسن یابن الحسن را دم گرفت
از همان روزی که آمد مادرم در روضهها
با دل محزون به دستانش دو تا پرچم گرفت
پرچم نام حسین و پرچم نام حسن
آه با نام حسن جان گونههایم نم گرفت
زخمی یک کوچه بود و ناله میزد زیر لب
مادرم را ضربهای سیلی از این عالم گرفت
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات