مسجد ارک - 1396/3/14 - ماه مبارک رمضان (شب نهم) - حاج منصور ارضی
گر چه بین ما حجاب معصیت حائل شده
لطف عامت باز هم حال مرا شامل شده
لابه لای بندگان خوبت ای ربّ کریم
بندهای درمانده در مهمانیات داخل شده
من همان عبد پشیمانم که عمری میشود
در میان خواب جهل از محضرت غافل شده
شر من از این طرف هر چه به سویت شد بلند
خیر تو از آن طرف سویم فقط نازل شده
تو خودت من را به عفوت پر توقع کردهای
آنچنان که کار من در معصیت مشکل شده
گریهام، خون دل هجرانم از ذکر شماست
این دو قطره آبرو با خون دل حاصل شده
قطرهای ناچیزم و دریا حسابم میکنی
بازهم آقاییات خرج من سائل شده
عمر من در دوری از صاحب زمان طی گشت و رفت
سالها داغ فراقش عقدهای بر دل شده
آبروی روزه و حج و نماز من علیست
با ولای مرتضی هر طاعتم کامل شده
بر من هجرانزده ای مهربان خرده مگیر
قبلهام سوی نجف امشب اگر مایل شده
مطمئنم فاطمه آن را خریده از ازل
روضهای که نذر چشمان ابوفاضل شده
حرف از سقای عطشانیست که در علقمه
خاکها با قطره قطره شرم مَشکش گِل شده
وای از آن پیکر که قبل تیر با ضرب عمود
از فرس بیدست بر روی زمین نازل شده
مسجد ارک - 1396/3/12 - ماه مبارک رمضان (شب هفتم) - حاج منصور ارضی
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
رحمت حق شد تمام به پا شده بار عام
ماه مناجاتیان ای رمضان السلام ای رمضان السلام
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
ماه خدا آمده وقت عطا آمده
بار دگر بندهی بی سر وپا آمده
خدای توبهپذیر آمده ام سر به زیر
از من شرمنده تو بیا و خرده مگیر
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
سفره تماشایی است به پا چه غوغایی است
ماه ضیافت شده وقت پذیرایی است
شنیدهام دلبری عاشق چشم تری
نیمهی شب از کرم ناز گدا میخرد
الهنا یا کریم سیدنا یا کریم
ناله و آهم ببین بار گناهم ببین
برای رسواییام روی سیاهم ببین
آمدهام با علی، پر بکشم با علی
تا که ببخشی مرا نعره زنم یا علی
علی علی یا علی، علی علی یا علی
بیدل وشیدا شدم بندهی مولا شدم
عزت من بس همین عاشق زهرا شدم
به سر هوای نجف منم گدای نجف
خانهی زهرا بود صحن و سرای نجف
علی علی یا علی، علی علی یا علی
مکن مرا ای خدا لحظهای از خود جدا
تو را قسم بر حسین تشنه لب کربلا
تشنه لب عالمین سیدنا یا حسین
لشکریان میزدند خنده کنان میزدند
بیشتر از دیگران شمر و سنان میزدند
تشنه لب عالمین سیدنا یا حسین
زینب کبری دوید، داد سر او کشید
بی سر وپا خنده کرد راس حسین را برید
تشنه لب عالمین ای شه مظلوم حسین
مسجد ارک - 1396/3/11 - ماه مبارک رمضان (شب ششم) - حاج منصور ارضی
مرغ درماندهام و بال وپرم افتاده
قرعهی خون جگری بر جگرم افتاده
معصیت ریشهی ایمان مرا سوزانده
بی سبب نیست ز شاخه ثمرم افتاده
یک نفر نیست به داد من تنها برسد
آنقدر دام گنه دور و برم افتاده
دیر شد، آخر عمری به خودم آمدم و
وسط معرکه دیدم سپرم افتاده
همهی دار و ندار دل رسوای من است
این دو تا قطره که از چشمِ ترم افتاده
حبّ زهرا من خسرانزده را آدم کرد
بر زبان همه حالا خبرم افتاده
دلخوشم سائلم و ریزهخور پنج تنم
روزیم دست خدایان کرم افتاده
بی سبب نیست به لب ناد علی میخوانم
به سرم شور نجف شور حرم افتاده
تربت کرب و بلا با دل من کاری کرد
بادهی ناب هم آخر ز سرم افتاده
روزیام کرب و بلا نیست ولی شکر خدا
به سوی مجلس روضه گذرم افتاده
مسجد ارک - 1396/3/10 - ماه مبارک رمضان (شب پنجم) - حاج منصور ارضی
وقت آن است به ما بادهی نابی برسد
جام در دست گرفتیم شرابی برسد
لن ترانی و ترانی چه تفاوت دارد
هدف آن است فقط از تو جوابی برسد
گنجها هست نهان در دل هر ویرانه
پس چه خوب است به ما حال خرابی برسد
عاشق آن است که بر دیدهی منّت بنهد
اگر از جانب معشوق عتابی برسد
من به بخشندگی و مهر تو ایمان دارم
چه خیالی ست اگر روز حسابی برسد
گر قرار است گنهکار بخوانید مرا
روز محشر به من ای کاش نقابی برسد
همه امید من این است که در روز جزا
زود از حضرت صدیقه خطابی برسد..
..عاشقان پسرم را سوی دوزخ نبرید
نگذارید بر این قوم عذابی برسد
تا که آید به میان نام حسین بن علی
برگهی بخشش ما با چه شتابی برسد
مسجد ارک - 1396/3/9 - ماه مبارک رمضان (شب چهارم) - حاج منصور ارضی
ازما جفا بسیار دیدی و وفا نه
تو یاد ما بودی ولی افسوس ما نه
ما را که در دنیا رسوا نکردی
بیآبرویم میکنی روز جزا؟ نه
از سفرهی جودت اگر محروم باشد
جای دگر پر میشود دست گدا؟ نه
آنگونه که میخواستم بودی همیشه
آنگونه که میخواستی دیدی مرا؟ نه
هر طور میخواهی بسوزانی، بسوزان
اما برایت سود دارد خدا؟ نه
این یا علی گفتن کم از یا ربّنا نیست
اصلا مگر فرقی ست ما بین شما؟ نه
جنت برای شیعیان زیباست اما
زیباتر از راه نجف تا کربلا نه
موکب به موکب اربعین عشاق جمعند
امسال آیا قسمت من هست یا نه؟
ای کاش ارباب مقاتل مینوشتند
سر را جدا کردند اما از قفا نه
مسجد ارک - 1396/3/8 - ماه مبارک رمضان (شب سوم) - حاج منصور ارضی
چشم من خشک شد و گوهرم از دستم رفت
دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت
من که با گریه همه چیز به دست آوردم
با گنه برکت چشم ترم از دستم رفت
پای امروز به فردای خودم بد کردم
عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت
آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر
که دعاهای پدر مادرم از دستم رفت
حیف شد نان حلالی که حرامش کردم
شبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت
یا علی گفتن من کیسهی من را پر کرد
در این خانه حساب کَرم از دستم رفت
همه گفتند حسین، همه رفتند حرم
خاک عالم به سر من حرم از دستم رفت
مسجد ارک - 1396/3/7 - ماه مبارک رمضان (شب دوم) - حاج منصور ارضی
با اینکه هر دفعه تو میبینی گناهم را
اما نیاوردی به رویم اشتباهم را
اینجا پر است از روسفیدان تو یا الله
پس من کجا مخفی کنم روی سیاهم را؟
مردم سیاهیهای رویم را نمیبینند
از دور میبینند تنها روی ماهم را
مِن بعد از این هم سر به راه تو نخواهم شد
پس تو عوض کن سمت راه خویش راهم را
محتاج جز تو بودن اصلا به صلاحم نیست
از هر کسی بهتر تو میدانی صلاحم را
دیدی اگر جایی به چشم جز تو چشمم افتاده
قدرت بده تا اینکه بردارم نگاهم را
بر حبّ حیدر تکیه دارم که نمیافتم
میترسم از اینکه بگیری تکیهگاهم را
بگذار گرم روضهها باشد نفسهایم
خرج حسین بن علی کن سوز و آهم را