مسجد ارک - 1400/1/25 - شب اول ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
آن کس که اول ماه دست مرا گرفته
سی شب برای من در میخانه جا گرفته
با یار وعده دارم هر شب همین حوالی
شبهای ساکت من بوی خدا گرفته
هر کس بد مرا گفت او خوبی مرا گفت
پشت مرا همیشه بی ادعا گرفته
صد بار گم شدم من در کوچه های دنیا
من کور بودم و او بهرم عصا گرفته
ای دوست قدیمی من را که خاطرت هست
من آن بدم که قلبم بوی خطا گرفته
تنگ است دست سائل خرجی ما ز باباست
از دست مرتضی بود هر چه گدا گرفته
حق میدهی به چشمم غیر از علی نبینم
چشم مرا شکوه ایوان طلا گرفته
برکت به اشکمان زد رحمت به حالمان زد
زهرا برای عُشّاق دست دعا گرفته
یک سال هم گذشت و ما کربلا نرفتیم
خیلی دلم برای صحن و سرا گرفته
بالاترین عبادت خون گریه بر حسین است
عابد عبادتش را از کربلا گرفته
افطار سینهزنها با گریه میشود باز
نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته
ای روزه دار تشنه، تشنه فقط حسین است
جای فرات آن لب برچکمه ها گرفته
با قاتلش بگویید ذبح غریب زشت است
پیش نگاه زهرا خنجر چرا گرفته؟
مسجد ارک - 1399/10/28 - روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - حاج منصور ارضی
صورت توحید دارد سجدههای فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
یا علی گفتیم و یا زهرا درآوردند از آغاز
در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه
بارها از ربّی الاعلای خود فهمیدهام
میخرد ما را خدا با ربّنای فاطمه
گرد و خاک چادرش هم دست ما باشد بس است
چون نمیارزد دو عالم در ازای فاطمه
میرسد خیر قنوتش بر در و همسایهاش
پس چه میصرفد شود عمری گدای فاطمه
خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است
خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه
قبر پنهانی او گیریم پیدا نشد
اصلا از اول نبوده این خاک جای فاطمه
او اگر میخواست آتش را گلستان کرده بود
معجزه کاری ندارد که برای فاطمه
قامتش آیینهی صبر علی بود و شکست
شانهی دیوار شد آنجا عصای فاطمه
ضربهی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه
درنیامد از پس حُجب و حیای فاطمه
صحبت محسن وسط آمد وگرنه هیچ وقت
درنمیآمد در این دنیا صدای فاطمه
پیش چشم زینبش قلب حسین آتش گرفت
خانهای که سوخته شد کربلای فاطمه
مسجد ارک - 1399/10/6 - فاطمیه - حاج منصور ارضی
نقطهی عطف بقای دین مسلم فاطمه است
سر الاسرار رسول الله اعظم فاطمه است
ذکر تحت باء بسم الله با اینکه علی ست
عین و لام و باء را نور دمادم فاطمه است
آیه زهرا شناسی را ز معصومین بجو
لیلة القدری که نازل شد به عالم فاطمه است
حجة الله حُجج، اجرای حکمش واجب است
حیدر کرار هم حبل محکم فاطمه است
انبیا را برترین شرط گزینش حبّ اوست
خاتم پیغمبران را نقش خاتم فاطمه است
راستی مقصود حق از خلقت عالم چه بود؟
مقصد توحید بر اولاد آدم فاطمه است
محور آل کسا را کی توان اینجا شناخت؟
آن جهان متن کلاس درس مریم، فاطمه است
ریشهی هر چیز برگردد به اسم ذات او
ذات این هستی یقینا در دو عالم فاطمه است
معنی امّ احبائک فقط سادات نیست
یعنی ای احباب زهرا امّ ما هم فاطمه است
عمر عالم را خدا تقدیم زهرا کرده است
گرچه در دنیا قرین مدت کم فاطمه است
صد هزاران شکر من مادر خطابش میکنم
روز محشر ضامن محو گناهم فاطمه است
ذکر یا زهرا همان أَمَّنْ یُجِیبُ زینب است
بر دل او بر همه آلام مرهم فاطمه است
رمز الاسرار گشایش در فرج دانی که چیست؟
ذکر الاذکار ولی الله اعظم فاطمه است
دولت منصور میآید که گیرد انتقام
آن زمان فرماندهی خط مقدم فاطمه است
با ولایت تا شهادت کاش زهرایی شویم
نقش سربند شهیدان معظم فاطمه است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1399/10/5 - فاطمیه - حاج منصور ارضی
علت خلق ما سوا زهراست
ستر ناموس کبریا زهراست
در چله نشینی احمد
آنچه دادند در حرا زهراست
نطق او خط به خط قرآن است
حرف ما بعد ربّنا زهراست
میدهد جان به مرده تسبیحش
مُهر تصدیق مرتضی زهراست
خیر دنیا و آخرت داریم
برکت سفرهی خدا زهراست
قبله در امتداد سجده اوست
زمزم و مروه و صفا زهراست
ما گداییم هر کجا روضهست
مینشینیم هر کجا زهراست
چادر او کسای در حشر
خوشهچین صف جزا زهراست
آنکه با ناله میرسد از عرش
شب جمعه، کربلا، زهراست
ته گودال آسمان لرزید
بر زبان حسین یا زهراست
تشنه افتاد و آن وسط میدید
تشنهتر دست پر دعا زهراست
آنکه با دست و پا زدنهایش
میزند ناله پا به پا زهراست
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1399/10/4 - فاطمیه - حاج منصور ارضی
یا علی هر کس بگوید صاحب دم میشود
یک شبه سیر تکامل کرده آدم میشود
با علی آتش گلستان میشود گل میکند
بی علی حتی جنان مثل جهنم میشود
مثل چشم گریهکنهایش، زمینِ خشک هم
هر قدر خشکیده باشد باز زمزم میشود
هر کسی که انس با مولای مظلومان گرفت
در حریم حضرت صدیقه مَحرم میشود
بی گمان اذن دخول خانه ی زهرا، علی ست
پس علی با این تفاسیر اسم اعظم میشود
بچههای فاطمه تکلیفشان با فاطمه ست
این عنایت شامل احوال ما هم میشود
گریه بر زهرا کنی فرزندخوانده میشوی
گریه کن که رشتههای انس محکم میشود
ما به یُمن اشک از مادر عیادت میکنیم
خونِ دل جوشید اگر، جوشانده مرهم میشود
گرچه جسمش آب رفته با همین جسم نحیف
پایههای عرش زیر بار او خم میشود
روزهای آخر زهراست کم مانده ولی
کم کم اسباب عروج او فراهم میشود
خادمهها خانه را هر چه مرتب میکنند
مثل گیسوی پریشان نامنظم میشود
ریشه ی کرب و بلا کوچه است بیخود نیست که
فاطمیههای ما دارد محرم میشود
سینه زخمی، استخوانها خُرد صورت سوخته
شعر دارد مقتل ابن مُقَرَّم میشود
پس بدین احوال باید چشمهامان تر شود
بچههای فاطمه کم مانده بی مادر شوند
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1399/10/4- فاطمیه - مسجد ارک - حاج منصور ارضی
از دوری نگار فقط آه میکشیم
ما از فراق ناله ی جانکاه میکشیم
هی جمعه روی جمعه تلنبار میشود
درد فراق را همه ی ماه میکشیم
گاهی عتاب تو به صلاح دوام ماست
ما انتظار سیلی ______ میکشیم
ما از تب وصال توان کسب میکنیم
یک کوه را به قدر پر کاه میکشیم
باید به زور، گریه از این چشمها گرفت
با دست خویش آب از این چاه میکشیم
شرط عروج بنده به بغض پگاه اوست
خود را به سمت اشک سحرگاه میکشیم
هر کس دلیل قد خمم را سوال کرد
گفتیم بار نوکری شاه میکشیم
این اعتقاد ماست که دلخواه فاطمه است
در روضه هر چه ناله ی دلخواه میکشیم
آقا قسم به عمر کم مادر شما
ناز تو را به این دم کوتاه میکشیم
در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد
ما هر چه میکشیم از آن راه میکشیم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1399/10/3 - فاطمیه - حاج منصور ارضی
زنی بالاتر از هر زمینی از آسمان حتی
فراتر از تمام عرش با قد کمان حتی
از آیاتی که نازل شد برایش میتوان فهمید
خدا هم نام او را میبرد زیر زبان حتی
چنان محو کمالات و صفاتش بود پیغمبر
گمانم برده باشد نام او را در اذان حتی
اگر چشم شفاعت را ببندد روز وانفسا
ندارند انبیا هم پای رفتن در جنان حتی
جهانِ خالی از احساسِ ما را رنگ و بو بخشید
که بی او خارتر از خار میشد زعفران حتی
به دیوان کرم یک عمر اگر بی وقفه بنویسند
نخواهد شد نمی از بحر جود او بیان حتی
تصور کن یتیمان و فقیران و اسیران، سیر
ولی در سفره ی افطار زهرا نیست نان حتی
خوشا آن سائلی که نان او را در دهان دارد
صدف اینگونه دُری را ندارد در دهان حتی
یقین دارم نخواهد شد ادا حقش اگر روزی
فدای خون فرزندش شود کل جهان حتی
میان شعله ها میسوخت دم برنمی آورد
ندارد صبر او را لحظه ای آتشفان حتی
زلیخا را بگو عشق حقیقی عشق زهرا بود
جوانی چیست عاشق چشم پوشد ز جان حتی
ز حال مردِ خیبر بعد زهرا میتوان فهمید
که روزی میرسد بر خاک پشت پهلوان حتی
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات