صورت توحید دارد سجده‎های فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه

خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه

یا علی گفتیم و یا زهرا درآوردند از آغاز
در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه

بارها از ربّی الاعلای خود فهمیده‎ام
می‎خرد ما را خدا با ربّنای فاطمه

گرد و خاک چادرش هم دست ما باشد بس است
چون نمی‎ارزد دو عالم در ازای فاطمه

می‎رسد خیر قنوتش بر در و همسایه‎اش
پس چه می‎صرفد شود عمری گدای فاطمه

خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است
خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه

قبر پنهانی او گیریم پیدا نشد
اصلا از اول نبوده این خاک جای فاطمه

او اگر می‎خواست آتش را گلستان کرده بود
معجزه کاری ندارد که برای فاطمه

قامتش آیینه‎ی صبر علی بود و شکست
شانه‎ی دیوار شد آنجا عصای فاطمه

ضربه‎ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه
درنیامد از پس حُجب و حیای فاطمه

صحبت محسن وسط آمد وگرنه هیچ وقت
درنمی‎آمد در این دنیا صدای فاطمه

پیش چشم زینبش قلب حسین آتش گرفت
خانه‎ای که سوخته شد کربلای فاطمه

موضوعات: فاطمیه, مسجد ارک  لینک ثابت



[یکشنبه 1399-10-28] [ 02:19:00 ب.ظ ]