مسیر رود خروشان به دامن دریاست
به خون خویش تپیدن کمال این دنیاست
بدون دست علمدار دیدنی تر شد
لباس سرخ شهادت به قامتت زیباست
به روی دوش شهیدان تنت شب جمعه
کنار علقمه میهمان حضرت زهراست
سلام بر تن پاک تو و ابومهدی
که عاشقانه در آغوش سیدالشهداست
زمان زندگی ات فاتحانه جنگیدی
شهادت تو سرآغاز مرگ امریکاست
تقاص خون تو را صهیونیست پس بدهد
به گور میبرد این آرزو علی تنهاست
نوشته روی عَلَم قاسم سلیمانی
به روی شانه ی تو پرچم علی بالاست
ز کربلای چهار و شلمچه جا ماندی
ولی قرار تو و دوستان تو دی ماه ست
کسی که فاطمیه جام وصل مینوشد
میان شعله اگر دست و پا زند گویاست
میان آن در و دیوار مادر ما سوخت
میان آن در و دیوار محشری برپاست
ادامه مطلب :
به پیش چشم علی میزدند زهرا را
یگانه عصمت کبری به زیر دست و پاست
مغیره، قنفذ، خالد، غلاف کوبیدند
کسی نگفت که زن را زدن به کوچه رواست؟
کسی که روی بگیرد ز مرد نابینا
میان آن همه نامحرمِ بدون حیاست
اگرچه چادر مادر به کوچه خاکی شد
ظهور فاطمیه در غروب عاشوراست
سپاه کوفه به زینب بلند خندیدند
تمام دردسر او نبودن سقاست
کنار پیکر بی سر زدند زینب را
برای غارت چادر میانشان دعواست
______________________________
خانه تاریک شد و بر در خانه شرر است
جلوی یک زن مظلومه هزاران نفر است
کاش لولای در سمت دگر باز شود
در اگر باز به داخل بشود دردسرش بیشتر است
آتش از در نرو بالا دم در فاطمه است
حرمتش را تو نگه دار ببین خون جگر است
آه مسمار حیا کن سوی پهلوش نرو
صبر کن صبر علی چشم به راه پسر است
فضه چادر برسان فاطمه افتاده زمین
کمکش کن همه هستی من در خطر است
قنفذ انقدر نخند اینکه زدی یک زن بود
تو نگفتی به خودت سوخته و بی سپر است
باز برخاسته و پشت علی میاید
هر چه او را بزنی پای علی بی اثر است
[شنبه 1398-10-14] [ 10:07:00 ب.ظ ]