اگر چه باز زدم زیر هر قرارم من / نبند در به رویم با تو کار دارم من
گناهکارم اگر چه امیدوارم من / ترحّمی بکن امشب که زار زارم من
سلامتی تنم را به معصیت دادم / مریضِ خواهشِ نفسم، برس به فریادم
دعای خِیر نکردم دعا مصیبت شد / شفا ز غیر گرفتم شفا مصیبت شد
به سجده رفتم و دیدم ریا مصیبت شد / نماز و روزهی من شد قضا مصیبت شد
کسی شدم که به نفس احترام میکردم / سرِ حلالِ تو فکرِ حرام میکردم
گذشت شورِ جوانی چه قدر پیر شدم / ز ناتوان شدنم سوختم، حقیر شدم
غرورِ کاذب من رفت و سر به زیر شدم / گناه، چیره به قلبم شد و اسیر شدم
گدای خلق شدم از مواجب افتادم / ز فیضِ مستحب و فیضِ واجب افتادم
دوباره سفرهی لطف تو وا شده این شبها / دوباره مجلسِ گریه به پا شد این شبها
زمان عاشقیِ بندهها شد این شبها / تمامِ خواهش من کربلا شد این شبها
که این حرم همهی عمر قبلهگاه من است / پناه عالمیان تا ابد پناه من است
تپش تپش دل زهرا حسین میخواند / مسیح بهر مداوا حسین میخواند
چه کرده است که دنیا حسین میخواند / نماز میت مارا حسین میخواند
کسی نبود بخواند نمازِ آقا را / به سُمّ اسب کشیدند خُمس طه را
کسی نبود که حتّی کفن کند او را / «لباسِ کهنهی» او را به تن کند او را
ادامه مطلب :
دیدم برهنهای و سپردم به دخترم / چادر نشد بگردد پرچم بیاورد
افتادی و شرارهی کین خورد گلشنت / افتادی و به زور به گودال بردنت
افتادی و لگد زد و برق از چشم رفت / افتادی به اشک تو خندید دشمنت
جان داشتی و حمله به سوی خیام شد / دور و بر سه سالهی تو ازدحام شد ….
زینب قدش ز داغ تو خم شد بلند شو / لبخندها عذاب حرم شد بلند شو
چادر نماز قافله کم شد بلند شو / پیراهنت به نیزه علم شد از جا بلند شو
….
[یکشنبه 1394-04-07] [ 03:55:00 ب.ظ ]