حالا که از تعلّقِ خود، کنده آمده / حالا که از گناه، سرافکنده آمده

در وا کنید بنده‌ی شرمنده آمده / آلوده‎ای فراری و یک دنده آمده

مثل همه مرا بپذیری چه می‌شود؟ / امشب اگر که دست بگیری چه می‌شود؟

در سینه‎ام هزار و یکی راز مانده است / دام گناه پیش رویم باز مانده است

با این‎که کم به ساعت پرواز مانده است / این بنده روی پله‌ی آغاز مانده است

یک لحظه پس به جای تماشا کمک کنید / جانِ علی به خاطر زهرا کمک کنید

دنبال نفس بودم و رسوای این و آن / تحقیرها شدم سر دعوای این و آن

قند و شکر زدم به مربّای این و آن / یک بار هم مرا تو بخر جایِ این و آن

اینجا همیشه اهلِ کرم جود می‌کنند / اینجا همه بدون ضرر سود می‌کنند

گفتی به دل جلا بده، گفتم به روی چشم / گفتی که دل به ما بده، گفتم به روی چشم

گفتی به من بکاء بده، گفتم به روی چشم / گفتی به من بها بده، گفتم به روی چشم

پس نوبتِ تو آمده من را صدا بزن / پایین نامه‎ام سفر کربلا بزن

این اشکِ بی‎مقدّمه را می‌خرد حسین / این سوز و آه و زمزمه را می‌خرد حسین

آقاست عاقبت همه را می‌خرد حسین / بارِ گدای فاطمه را می‌خرد حسین

ابلیس هر چه کرد سرشتم عوض نشد / ماندم گدای روضه، بهشتم عوض نشد

سلطان اگر کریم بُود، کم برای چه؟ / وقتی که هست خانه‌ی تو، غم برای چه؟

اصلا زدند این همه پرچم، برای چه؟ / صبرِ رسیدنِ به محرم، برای چه؟

یک «یا حسین» اگر که دل از حال می‌برد / یادش مرا به روضه‌ی گودال می‌برد

ادامه مطلب :

گودال بود و یک تن بی‎سر، سری که رفت / گودال بود و پیرُهن مادری که رفت

تاخیر کرد این نفر آخری که رفت / از سینه در نیامده این خنجری که رفت

به نیزه تکیه می‎زنی ….

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[جمعه 1394-04-19] [ 07:31:00 ب.ظ ]