مسجد ارک - 1397/6/27- شب نهم محرم ـ حاج منصور ارضی
هر کسی رفت به دنبال تو، راهش وا شد
هر کسی بوسه به پای تو نَزَد، رسوا شد
آب محتاجِ لب توست نه تو محتاجش
لب خشکیدهی تو داغ دل دریا شد
پسر چهارم زهرایی، عبد الزهرا
بودنت مایهی امید «بنی الزهرا» شد
جا روی چشمِ ترِ مهدی زهرا داری
آن عریضه که به دستان شما امضا شد
به خدا مثل تو در بین برادرها نیست
به خدا داشتنت حسرت خواهرها شد
اهل حاجت همهی سال به کس رو نزنند
صبر کردند همه تا شب تاسوعا شد
تا قیامت جلوی هیچ کسی خم نشود
قد هر کس جلوی پرچم سبزت تا شد
من ندادم به سکینه قَسَمت، میترسم
یک نفر دادرسم در حرمت غوغا شد
تو از اول حسنی بودی و دیدند همه
چقدر تیر بر این پیکر زخمت جا شد
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/6/27- زیارت عاشورا - روز هشتم محرم - حاج منصور ارضی
غافلم، باز خبردارم کن
یوسف فاطمه بیدارم کن
بار سنگین گناه آوردم
از سر لطف سبکبارم کن
ای طبیبی که پی بیماری
نظری بر دل بیمارم کن
آمدم توبه کنم پاک شوم
مهربان، خالی ز اغیارم کن
کمکم کن نروم سوی گناه
با کتک هم شده وادارم کن
بین عشاق حسین بن علی
بیبهایم تو بهادارم کن
آمدم بین عزا جان بدهم
کشتهی قافله سالارم کن
وسط گریه میان روضه
لحظهای لایق دیدارم کن
مسجد ارک - 1397/6/26- شب هشتم محرم ـ حاج منصور ارضی
سایه ی لطف تو کاش از سر ما کم نشود
اشک ما خرج به جز ماه محرم نشود
زهد بسیار بدون تو برایم هیچ است
طی این مرحله بی اشک دمادم نشود
مدعی تا سگ کوی نگردد بی شک
تا ثریا برود باز هم آدم نشود
اشک کالای گرانی ست به هر کس ندهند
هر زمینی به خدا صاحب زمزم نشود
اشک من روزی یک سال مرا با خود داشت
روزی هیچکس اینگونه فراهم نشود
هر چه دلسرد از این وضع گرانی باشیم
چیزی از گرمی این بزم عزا کم نشود
شده از نان شب خانه ی خود هم بزنیم
مانعی سد عزادار تو یک دم نشود
بانی سفره ی ما فاطمه زهرا بود
هر قدر حیله به افتادن پرچم، نشود
من فقط آمده ام در غم تو گریه کنم
هیچ کاری به عزای تو مقدم نشود
ذکر تو مستی ما در وسط هئیت بود
لذتی بیشتر از گفتن این دم نشود
راه ما راه حسین ابن علی خواهد بود
سر ما پیش یزیدان زمان خم نشود
التیام جگر سوخته ی تو اشک است
حیف بر ماتم اولاد تو مرهم نشود
کانال تلگرام رسمى حاج منصور ارضی
@hajmansourarzi
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/6/26- زیارت عاشورا - روز هفتم محرم - حاج منصور ارضی
نوجوان روضههایت پیر شد آقا بیا
شرک دنیا را گرفته دیر شد آقا بیا
دیر شد آقا بیا تا دشت دل گلشن شود
تا جهان تیره از مِهر رخت روشن شود
قرنها ما ندبهخوان ذکر «أین الطّالبیم»
بی تو آقا شاه هم باشیم اگر، بیصاحبیم
إنتقم یا منتقم از خون جدّ اطهرت
تا بلرزد دشمنت با ذکر حیدر حیدرت
ذوالفقار مرتضی را برکش آقا از نیام
تا بگیری عاقبت از آن دو قاتل انتقام
حرمله از لشکر کفار میبارد هنوز
وز ربابه نالههای زار میخواند هنوز
اربعین، کرب و بلا هر سال میخواند تو را
عمه جانت گوشهی گودال میخواند تو را
حسینیه امام خمینی رحمة الله علیه (بیت رهبری) - 1397/6/25- شب هفتم محرم ـ حاج منصور ارضی
قبل از شروع خلقت تابیده آفتابش
لب تشنهای که عمریست دلها شده کبابش
گفتیم السلام و فورا علیکم آمد
جانم به این سلام و جانم به این جوابش
تکلیف را ادا کرد با «نفس مطمئنه»
پس میکند خداوند با «إرجعی» خطابش
هرکس که عمر خود را خرج حسین کرده
یوم الحساب پاک است پیش خدا حسابش
حرف امام خیر است حتی زمان نفرین
حُر، دُرّ کربلا شد تنها به یک عتابش
راه هزار ساله طی میشود به آنی
از برکت حسین و کشتی پر شتابش
در پای حکم قتلش مُهر شُرِیح قاضیست
دینبازها بریدند سر را پی سوارش
میراثِ کربلایش شد، زنده با خمینی
در خونِ مردمِ ما جوشید انقلابش
یک چله است نهضت، در عزت و شکوه است
با دشمنش بگوئید آشفته است خوابش
تکرار حرف دشمن از دوستان چرا پس؟
ای دوستان نریزید آبی به آسیابش
بعد از سیاهی شب وقت طلوع فجر است
خائن به زودی زود پس میرود نقابش
شد سفرههای هیئت رنگینتر از گذشته
بر ما اثر ندارد بازار و التهابش
مردم اگر صبورند تنها به عشق آقاست
ما عهد اگر که بستیم، هستیم پا رکابش
تا شام رفت و سر داد با خون خود چه ها کرد
پس آفرین به محسن با حُسن انتخابش
کم از حرم ندارد این روضهی مُحرّم
ما در حرم نشستیم در محضر جنابش
یا ربّ چه بود حکمت کز داغ این مصیبت
ارباب رفت گودال آواره شد ربابش
مسجد ارک - 1397/6/25- شب هفتم محرم ـ حاج منصور ارضی
ما تا خُدا خُداست ، گدايان اين دريم
زيرا كه بي تو راه به جايي نمي بريم
از درك فيض سجده ي بر تُربت عاجزند
آنان كه گفته اند كه ما خاك بر سريم
اشكِ عزاي توست همان مايه ي حيات
عين جهالت است از اين آب بگذریم
ما را مجال دوستي ات نيست بيش از اين
جايي كه پيش جُوْنِ تو از هيچ كمتريم
ما را به ادّعاي وفا داشتن چكار !!!
ما با هزار مرتبــه اِرفـاق ، نوكريم
“اندازه ي تمام نفسهاي خسته ات”
نه ، بلكه زير دِيْـنِ تو صدهـا برابريم
نزديك مغربِ همه ي روزهايمان
گريان براي آن تن در خون شناوريم
هم زخم خورده از غم نيزه شكسته ها
هم داغدار روضه ي مكشوف حنجريم
ما اهل غيرتيم و ادب حُكم مي كند
از غارت خيام ، كلامي نياوريم
کانال تلگرام رسمى حاج منصور ارضی
@hajmansourarzi
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/6/25- زیارت عاشورا - روز ششم محرم - حاج منصور ارضی
همنشینی هست با تو، همدلی اما کم است
ای خوش آن دلدادهای که با تو مولی مَحرم است
همدلی با تو فقط در روضهها منظور نیست
در تمام غصهها با تو غلامت، همدم است
گاه مَحرم میشوم گاه نامَحرم، چرا؟
جسمها پیش تو و دلها گهی نامحرم است
غفلت از ماه مُحرّم کرده بعضی را تباه
با وجودی که همه دلهای ما در ماتم است
عدهای هتاکی اهل مُحرّم میکنند
قدری از مظلومی تو قسمت اهل غم است
اهل فتنه خیمهی جدّ تو را سوزاندهاند
اهل کوفه نیز فکر انتقام از پرچم است
نام زیبای حسین اکسیر اعظم بود و هست
روضههای جدّ تو از جذبههای اعظم است
شور و احساس جوانان را برانگیزد حسین
مایهی عقل سلیم این نوحه و شور و دم است
علم و دانش نیز محصولی ز هیأتهای توست
نخبگان را مجلس تو تکیهگاهی محکم است
جملهی خوبان مقیم سایهبان روضهاند
خیمهی جدّ غریب تو پناه عالم است
جان فدای آن خیامی که پس از غارت شدن
تا قیام صبح محشر قبلهگاه عالم است
با شهیدان با اسیران راه را طی میکنیم
پیرو راه ولایت را شهادت کمکم است