من با غم جدّ غریبت آشنا هستم
مانند تو غرق عزای کربلا هستم
میبینم از لطف تو عمق روضه را گاهی
با قلب تو آئینهدار روضهها هستم
دستم نگیری دور از راه تو میمانم
با تو فقط سرمایهدار هل أتی هستم
تا سر به راهم ای گل زهرا قبولم کن
در معرض خوف و خطر، جرم و خطا هستم
هیأت نیایم بی گمان یک روزه میمیرم
من زنده از خاک کف پای شما هستم
عمری ست در راه شما «یا لیتنا» گفتم
دارم امید اینکه شهید نینوا هستم
تنها نه من مشغول دعا و گریه و نوحه
آماده یاری به میدان بلا هستم
جان عمو عباس چشمان مرا پر کن
مسکینم و در کوی آن سقا، گدا هستم
دست مرا در دستهای گرم خود بگذار
من طفل سرگردان کوی «هل أتی» هستم
گم می شوم آقا ز چشمت گر بیافتم من
محتاج لطف گوشهی چشم رضا هستم
حالا گریز شعر من یک حنجر پاره است
من روضه خوان مجلس «خیر النسا» هستم
گویند تو از گوشهی گودال میدیدی
ارباب می فرمود من خون خدا هستم
صورت به خاک گرم مقتل داشت و میگفت
رحمی کنید ای قوم سبط مصطفی هستم
[شنبه 1396-07-08] [ 08:18:00 ق.ظ ]