دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست
اصلا برای آمدنش بیقرار نیست
گیرم رسید روز وصالش، چه فایده؟
وقتی که دل به شوق وصالش دچار نیست
روزی هزار بار دلش را شکستهام
این گونه زیستن، ادب انتظار نیست
همسایهای گرسنه و اهل محله خواب
یعنی در این محله کسی سفرهدار نیست
آخر چقدر در پی دنیا دویدهایم
باور کنید حرص زدن افتخار نیست
امروز اگر که توبه نکردم چه میکنم
فردا که زیر خاک مرا اختیار نیست
ای دل به هوش باش ببین چرخ روزگار
خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست
باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد
گریه برای عاشق دلداده عار نیست
وای از مزار و غمکدهی باقر العلوم
یک سایهبان به گسترهی آن مزار نیست
حجاج مکّهاند و به روز شهادتش
یک شیعه در مجاورت آن دیار نیست
[سه شنبه 1396-06-07] [ 08:13:00 ق.ظ ]