حسرت دیدن تو حسرت ساعات من است
سوختن پای غمت روح عبادات من است
با دعای فرجت، حاجت دنیا دارم
شررمساری من از زشتی نیّات من است
دلخوشم من به کریمی که به او بد کردم
او ولی جای غضب، فکر مراعات من است
تو دعا میکنی و سر به سلامت دارم
نافله خواندن تو حرز بلیات من است
گریههای سحرم وقف غریبی تو بود
گریههای سحرم خیر و مبرات من است
تا نیایی گره از کار دلم وا نشود
بی تو هر روز خودش روز مکافات من است
چه کسی گفته اگر که بروم کرب و بلا
پیرهن یا کفنی هدیه و سوغات من است
داغدار بدنی زیر سمّ اسبانیم
همهی عزت من اوج مصیبات من است
[پنجشنبه 1395-07-15] [ 07:51:00 ق.ظ ]