هی توبه میکنیم ولی مضطریم ما / هر روز مبتلای غمی دیگریم ما
در مشکلات سمت عبادت نمیرویم / حق است اگر که این همه در به دریم ما
با آنکه بیرضایتشان اهل آتشیم / غافل ز حرمت پدر و مادریم ما
آقای ما به نامهی اعمالمان گریست / هر هفتهای دو مرتبه دردسریم ما
یک جزء هم تلاوت قرآن نمیکنیم / شرمندهی همیشهی پیغمبریم ما
دم از تو میزنیم ولی فکر مَردمیم / حتی در آستان تو بازیگریم ما
یک عده یک شبه ره صد ساله میروند / اما در این طریق صف آخریم ما
در وادی السّلام نجف خاکمان کنید / چون کشته مردههای غم حیدریم ما
باید رسید هر شب جمعه به کربلا / خیلی هوایی حرم دلبریم ما
دارد صدای ناله ز گودال میرسد / سینهزنان گریهی یک مادریم ما
نامحرمان به سوی حرم حملهور شدند / فریاد میزدند پی معجریم ما
جهت سلامتی امام زمان و مقام معظم رهبری و تعجیل در فرج امام زمان صلوات
جهت شادی ارواح پاک شهدای حج و شفای عاجل مجروحین و پیدا شدن سایر مفقودین پنج صلوات
وضو گرفتهام از بُهت ماجرا بنویسم / قلم به خون زدهام تا که از مِنا بنویسم
ادامه مطلب :
به استخاره نشستم که ابتدای غزل را / ز ماندهها بسرایم، ز رفته ها بنویسم
نه عمر نوح نه برگ درختهای جهان هست / بگو که داغ دلم را کی و کجا بنویسم؟
مصیبت عطش و میهمانکشی و ستم را / سه مرثیه ست که باید جدا جدا بنویسم
چگونه آمدنت را به جای سر درِ خانه / به خط اشک به سردی سنگها بنویسم؟
چگونه قصهی مهمانکشی سنگدلان را / به پای قسمت و تقدیر، یا قضا بنویسم؟
منا که برف نمیآید این سپیدی مرگ است / چهسان ز مرگ رفیقان با صفا بنویسم؟
خبر زتشنگی حاجیان رسید و دلم گفت / خوش است یکی دو خطی ز کربلا بنویسم
نمانده چاره به جز اینکه از برادر و خواهر / یکی به بند و یکی روی نیزهها بنویسم
نمانده چاره به جز گفتن از اسیر سه ساله / چه ها ز نالهی زنجیر و زخم پا بنویسم
به روضهخوان محل گفتهام غروب بیا تا / تو از خرابه بخوانی و من از منا بنویسم
[سه شنبه 1394-07-14] [ 07:39:00 ق.ظ ]