جلد هر بامی شدم جز دردسر چیزی نداشت
بی عبورت از گذرها هر گذر چیزی نداشت
خیر یعنی نوکری پس میتوان آسوده گفت
بی دعای عهد ما حتی سحر چیزی نداشت
چون تو آن سوی دری ما این طرف در میزنیم
جز در اینجا پشت درهای دگر چیزی نداشت
حرص و جوش نوکرانت آبروام می شود
پس دل بی تاب بی خون جگر چیزی نداشت
غصه ی بی سرپرستی کُشت ما را العجل
عمر ما بی سایه ی لطف پدر چیزی نداشت
پای ما را بر درت بستند و پابندت شدیم
سائل از وابسته بودن بیشتر چیزی نداشت
گریه کردیم و به زخم قلب تو مرهم شدیم
پس که گفته پیش تو این چشم تر چیزی نداشت؟
چشم ما وقف عزای حضرت ارباب شد
سوختن جز بر حسین از هر نظر چیزی نداشت
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[سه شنبه 1399-04-03] [ 07:56:00 ق.ظ ]