فریاد بی امداد از حنجر نمی‎آید
بی دادرس داد از دل مضطر نمی‎آید

تا نشنود آه تو را پیوسته صاحب آه
آه از درون سینه یک لشگر نمی‎آید

وقتی صدا از دل برآید او دهد پاسخ
از ناله ی بی جان اجابت بر نمی‎آید

دفع بلا را در نگاه یار باید دید
عاشق نمی‎گوید طبیب از در نمی‎آید

با این همه امدادها اعجاز لازم نیست
دیگر مگو بی معجزه باور نمی‎آید

باید که با او زندگی کرد ای عزیز من
ورنه میان خانه‎ی نوکر نمی‎آید

او می‎دهد رخصت که گویی راز دل با او
بی‎اذن او در دل، غمِ کوثر نمی‎آید

با اضطرار محض دنبال تو می‎گردم
گِریَم از این غم چرا دلبر نمی‎آید

راز دل ما غصه‎های مادرت زهراست
که مرهم زخم دل مادر نمی‎آید

از زخمِ سینه پیکر اسلام بی‎جان است
تا تو نیایی جان بر این پیکر نمی‎آید

این زخم‎های کهنه هر دم تازه‎تر گردد
جز خون دل از دیده‎ی حیدر نمی‎آید

سنی ندارد دخترش بهر پرستاری
اصلا پرستاری به این دختر نمی‎آید

نه نه غلط گفتم پرستار یتیمان است
روزی که جز پنجه سوی معجر نمی‎آید

با یا ذبیحَ بالقفاء یاد چه می‎افتی
وای از دمی که کار از خنجر نمی‎آید

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[یکشنبه 1399-10-07] [ 08:18:00 ق.ظ ]