مسجد ارک 1394/4/7 - ماه مبارک رمضان (شب یازدهم) - حاج منصور ارضی
اگر چه باز زدم زیر هر قرارم من / نبند در به رویم با تو کار دارم من
گناهکارم اگر چه امیدوارم من / ترحّمی بکن امشب که زار زارم من
سلامتی تنم را به معصیت دادم / مریضِ خواهشِ نفسم، برس به فریادم
دعای خِیر نکردم دعا مصیبت شد / شفا ز غیر گرفتم شفا مصیبت شد
به سجده رفتم و دیدم ریا مصیبت شد / نماز و روزهی من شد قضا مصیبت شد
کسی شدم که به نفس احترام میکردم / سرِ حلالِ تو فکرِ حرام میکردم
گذشت شورِ جوانی چه قدر پیر شدم / ز ناتوان شدنم سوختم، حقیر شدم
غرورِ کاذب من رفت و سر به زیر شدم / گناه، چیره به قلبم شد و اسیر شدم
گدای خلق شدم از مواجب افتادم / ز فیضِ مستحب و فیضِ واجب افتادم
دوباره سفرهی لطف تو وا شده این شبها / دوباره مجلسِ گریه به پا شد این شبها
زمان عاشقیِ بندهها شد این شبها / تمامِ خواهش من کربلا شد این شبها
که این حرم همهی عمر قبلهگاه من است / پناه عالمیان تا ابد پناه من است
تپش تپش دل زهرا حسین میخواند / مسیح بهر مداوا حسین میخواند
چه کرده است که دنیا حسین میخواند / نماز میت مارا حسین میخواند
کسی نبود بخواند نمازِ آقا را / به سُمّ اسب کشیدند خُمس طه را
کسی نبود که حتّی کفن کند او را / «لباسِ کهنهی» او را به تن کند او را
مسجد ارک 1394/4/6 - ماه مبارک رمضان (شب دهم) - حاج منصور ارضی
سالها فکر من این است که تو الزاماً / از دعای چه کسی این همه خوبی با من؟
لحظه به لحظه، دقیقه به دقیقه، هر آن / لطف بیحدّ تو شد شامل من، امّا من…
…جرم کردم، عوضش فضل تو را میطلبم / نرخ تعیین کنم اینجا وسط دعوا من
کاش آنگونه که رود از وسط دشت گذشت / بگذری از من و آلودگی این دامن
گر بنا هست نبخشی و معطّل بکنی / این همه عبد گنهکار چرا تنها من؟
همنشینانِ گنهکار من از اوّل ماه / همگی دوست خوب تو شدند، الّا من
مهر العفو خودت را بزن امشب، بلکه / صبح محشر نشوم معطّل یک امضا من
سفر قبر چه نزدیک شده، پس باید / کوله و بار مهیّا کنم از اینجا من
در همه عمر فقط دغدغهام این بوده / خوبتر جلوه کنم در نظر زهرا من
اگر امروز مرا خرج حسینش نکنید / چه جوابی بدهم پیش علی، فردا من
هرحسینی که به لبهای من آمد، دیدم / خیلی از فاصلهها کم شده از تو با من
روضهی کرب و بلا خوانده شد و از این فیض / دل به امّید تو بستند همه حتّی من
خواهری گوشهی گودال صدا کرد حسین / چه کنم بیتوعزیزم وسط صحرا من
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان ارواحنا فداه و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات
مسجد ارک 1394/4/5 - ماه مبارک رمضان (شب نهم) - حاج منصور ارضی
حتّی اگر نبخشد این چشم تر میارزد / این دور همنشینی وقت سحر میارزد
جای گدا نشستن در خانه ی کرم نیست / هر وقت مینشینم در پشت در میارزد
گریهام گرفت و دیدم دست مرا گرفتند / پیش کریم خیلی خون جگر میارزد
من که توقّع قرب از هیچکس ندارم / اصلا همین که هستم این دوروبر میارزد
چون طفل خانه برگشت اورا بغل بگیرید / پس گم شدن برای مهر پدر میارزد
فرموده اند روزه یعنی علی یقینا / کار علیست مردم روزه اگر میارزد
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بیانداز / ریگ نجف به قدر صد کوزه زر میارزد
یک یا علی به جای العفو پاکمان کرد / این یا علی برای ما آنقدر میارزد
هر چه خراب کردم دیدم درست کردی / ویرانه بودن من از این نظر میارزد
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را / از کوی نیکنامان یک آن گذر میارزد
حدّاقل به کار حسین که میآییم / این بار را ضرر کن (ما را بخر) گاهی ضرر میارزد
شبهای جمعه بیتاب پایین پای ارباب / با چشم تر قسم به جان پسر میارزد
دیدند مصطفی شد آقای کربلا شد / پس این چنین برایش داغ جگر میارزد
(انگشتر و عبا هست ای شمر دست بردار / اصلا بگو چقدر این شال کمر میارزد)
وقتی پسر تو باشی نور بصر تو باشی / والله اگر درآید جان پدر میارزد
دیدم میان بازار نامرد داد میزد / این سر سر جوان است صد کیسه زر میارزد
انگشت را بریدند چادر ز سر کشیدند / یک گوشوار خونین بگو چقدر میارزد
با نیزه ریز کردند میراث (مصطفی) مرتضی را / چون کشتنش به قدر صدها نفر میارزد
عمّه فقط کنار سرنیزهی علی بود / در زیر سایهی او طِی سفر میارزد
مسجد ارک 1394/4/4 - ماه مبارک رمضان (شب هشتم) - حاج منصور ارضی
بازی دنیا ز عمرم زود فرصت را گرفت / قبلهام گم شد، کم آوردم لیاقت را گرفت
گریه و حال نماز صبحهای من چه شد / خواب شیرین سحر، فیض عبادت را گرفت
از صغیره شد شروع و به کبیره ختم شد / جرأت عاصی شدن از من خجالت را گرفت
«یا رفیق لا رفیق له» حلالم کن، اگر / بین ما بار گناهانم رفاقت را گرفت
نور مولا نیست دیگر در میان سفرهام / بی خیالی در ادای خمس، برکت را گرفت
نیم دین را به حیا دادم، کارم سخت شد / مستی از انجام معصیت، نجابت را گرفت
ذکر و استغفار و توبه دسته جمعی بهتر است / باخت این شبها کسی که کنج عزلت را گرفت
مادری میگفت فرزند شهیدش، عاقبت / در همین ماه خدا اذن شهادت را گرفت
لذّت افطار با خرمای نخل کربلاست / خوش به حال هر که از زهرا زیارت را گرفت
«یا غیاث المستغیثین» گفت و پاسخ داده شد / نیزهای روی لب خشکش اجابت را گرفت
سر به روی نیزهها رفت و میخندید شمر / بیحیا از خواهر غمدیده طاقت را گرفت
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان ارواحنا فداه و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات
مسجد ارک 1394/4/3 - ماه مبارک رمضان (شب هفتم) - حاج منصور ارضی
نازم به این خدا که گنهکار میخرد / هر روزهدار را، دم افطارمیخرد
با آبروی رفته به مهمانی آمدهام / هر بار آبروی مرا یار میخرد
یک لحظه هم کنار نَزَد پردهی مرا / با احترام، حضرت ستّار میخرد
من رویِ آمدن به ضیافت نداشتم / امّا دلم خوش است که غفّار میخرد
اشک روان ز گوشهی چشمم که میچکد / بار گناه او به شب تار
رو میکنیم سوی کرم خانهی کریم / اینجا ندیده صاحب آن، بار میخرد
در روز حشر هم به امیر نجف قسم / ما را به عشق حیدر کرّار میخرد
حبّ علی هدیهی مخصوص فاطمه است / ما را به این بهانه خریدار میخرد
در حسرت «یَمُت یَرَنی» میکشد مرا / حیدر غلام خود دم دیدار میخرد
باب الرّضای صحن نجف باب جنّت است / اینجا بهشت، نازِ گنهکار میخرد
ما را به نام تشنه لب کربلا حسین / با یک سلام لحظهی افطار میخرد
اذن دخول کرب و بلا نام زینب است / زینب فقط گدای گرفتار میخرد
هر کس که مویش از غم زینب سپید شد / او را یقین کنید علمدار میخرد
از روی ناقه دید که در کوچههای شام / از اخنس و سنان، کسی گوشوار میخرد
پیش رباب، حرمله فریاد زد، کسی / گهوارهی شکستهی شیرخوار، میخرد؟
آهسته گویمت نکند بشنود رباب / گهواره را حراجی بازار میخرد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان ارواحنا فداه و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات
مسجد ارک 1394/4/2 - ماه مبارک رمضان (شب ششم) - حاج منصور ارضی
تو اگر که نظرت با من مسکین باشد / حیف باشد که دلم پیش تو غمگین باشد
همهی شهر به بیچارگیام خندیدند / پس چه خوب است سَرم پیش تو پایین باشد
میزنی گاه تلنگر بخورم زود، ولی / وای اگر که زدنت از سر نفرین باشد
وای اگر زود ببخشی و بگویی برو / وای اگر جلوهی ستّاری تو این باشد
بند ابلیس شدم هی به گناه افتادم / نکند بندگیِ من به تو، توهین باشد
نکند با من مغرور شدی سرسنگین / نکند بندهی تو بنده تحسین باشد
تو اگر رحم کنی بندهی تو میمیرد / بغلم کن فقط آغوش تو تسکین باشد
من که بد بوده و بد کردهام امّا / والله بدتر این است که آدم به تو بدبین باشد
یا ببخشید مرا یا جلوی چشم حسین / نگذارید که پروندهام سنگین باشد
دم افطار فقط تربت او میچسبد / هر چه هم دور و برم سفرهی رنگین باشد
گریهکنهای حسینیهی محشر هستیم / گریههایِ سحر ما همه تمرین باشد
بسپارید مرا دست اباعبدالله / نوکری پیش حسین است که شیرین باشد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان ارواحنا فداه و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات
مسجد ارک 1394/4/1 - ماه مبارک رمضان (شب پنجم) - حاج منصور ارضی
الهی من بَدم استغفرالله / گنهکار آمدم استغفرالله
نگفتم با دلم برگرد ای دل / چه کردم با خودم استغفرالله
ندارد نالهام تاثیر دیگر / ز خود غافل شدم استغفرالله
به جز کوی تو ای ربّ کریمم / به هر در سر زدم استغفرالله
خجالت میکشم حتی زِ یادِ / گناه بیحدم استغفرالله
اگر چه من بَدم عبدِ رضایم / اسیر مشهدم الحمد لله
خدایا شکر آقای رئوفم / نکرد از خود رَدم الحمدلله
من آخر از گِل کرب و بلایم / شهید مرقدم الحمدلله
مگر آن بیکفن دستم بگیرد / که من خیلی بَدم استغفرالله
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان ارواحنا فداه و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات