مسجد ارک - 1398/3/8 - شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
اگر وا می کنی امشب پَرم را
اگر پُر می کنی این ساغرم را
اگر دیدی تو چشمان ترم را
اگر داری نشان دلبرم را
بگو امشب بیاید بیقرارم
شب قدر است خیلی حرف دارم
گدا گرچه گدای بی سر و پاست
خودت گفتی بیا عفو تو با ماست
مگر که تو دلت عاصی نمیخواست
مگر آلوده تر از من هم اینجاست؟
تو هم خوبست قدرم را بدانی
من آلوده را از خود نرانی
شده از دامنت کوتاه دستم
کنار هر کس و ناکس نشستم
نگاهم را به چشم خلق بستم
دلت را هی شکستم هی شکستم
نگو که از منِ عاصی بریدی
ز من بگذر شتر دیدی ندیدی
مدارا کن دل یک دندهام را
بده بالا سر شرمنده ام را
نده دست چپم پروندهام را
بنازم دلبر بخشنده ام را
بنازم رافتی که داشتی را
خودت وا کن مسیر آشتی را
توانمندی تو و من ناتوانم
درآمد گریهی صاحب زمانم
گنه چاقو زده بر استخوانم
مرا بیچاره کرده این زبانم
درونم دشمنی خناس دارم
به گردن کوه حق الناس دارم
بدم، باشم! ولی صاحب که دارم!
ثوابی بر گنه، غالب که دارم
دلی بر دلبر راغب که دارم
علی بن ابیطالب که دارم
کسی که در دل من منجلی بود
علی بود و علی بود و علی بود
علی شد باده، پیمانه نجف شد
کرم کرد و کرمخانه نجف شد
دلم هر بار مهمان نجف شد
خراب و مست ایوان نجف شد
علی گفتم شراب طور خوردم
نشستم از ضریح انگور خوردم
علی گفتم نگاهم کرد زهرا
گدای دلبخواهم کرد زهرا
نظر بر سوز و آهم کرد زهرا
دوباره سر به راهم کرد زهرا
و ماندم تا ابد در زیر دِینش
گرفتارم گرفتار حسینش
به شام تار من مهتاب ارباب
شب قدری مرا دریاب ارباب
دلیل عفو من ارباب ارباب
شدم از داغ تو بیتاب ارباب
سرت را پیش زینب میبریدند
بمیرم نامرتب می بریدند
مسجد ارک - 1398/3/7 - شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
نفس سرکش گاهگاهی در دلم آشوب کرد
شکر، تنبیه تو بود و فتنه را سرکوب کرد
قلب من با یاد عشقت میزد و عیبی نداشت
غفلت از ذکر تو، قلب مرا معیوب کرد
تا ابد شرمنده هستم از کرام الکاتبین
چون گناهان مرا هم دید و هم مکتوب کرد
چشمپوشی کردی و در چشم مردم آمدم
پردهپوشیهای تو خیلی مرا محبوب کرد
از شهیدان راهکار فهم را آموختیم
لشکر ابلیس را شب میشود مغلوب کرد
هر زمان وضع معاشم سخت و نامطلوب شد
ذکر یا حیدر مدد اوضاع را مطلوب کرد
در پی جاه و مقامی نیستم زیرا حسین
در مقام نوکری خود مرا منصوب کرد
اربعین هر سال ثابت کرد با عشق حسین
میشود قلب تمام خلق را مجذوب کرد
بی جهت گفتند روضه عامل افسردگی
بلکه روضه خیلی از افسردهها را …
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1398/3/6 - شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
عین گل بین کویر و خاکها و خارها
مینشینی پیش سائلها، دم افطارها
بیشتر از والدینم دوستم داری ولی
بیشتر دارم برایت با گناه آزارها
درد دارم میکشم که نیمهی شب آمدم
از سر خود وا مکن من را چنان سربارها
رد شو از پروندهام دارم خجالت میکشم
چون شکستم عهد خود را بارها و بارها
آبروی رفتهی ریش سفیدم را بخر
نور رویم را نسوزان در میان نارها
خوف دارم از رجائی که مرا دورم کند
از تهجدها، ریاضتها و استغفارها
ما بنای آشتی داریم دست رد نزن
برنمیداریم دست از توبه با این کارها
سفرهی رحمانیت پهن است پس امشب بگیر
دست روزهخوارها را مثل روزهدارها
قدر من یعنی علی، یعنی حسن، یعنی حسین
بندگی خوب است زیر سایهی دلدارها
سر به ایوان نجف خم میکنم تا ابد
عاجزند از خلق این ایوان همه معمارها
بالحسین بالحسین بالحسین بالحسین
باز هم حرف حسین آمد، پناه زارها
از شب قدرم دگر بوی محرم میرسد
زندهایم اصلا به امید همین دیدارها
عیبهایم را همیشه مادرم پوشانده است
پس میارزد ذکر یا زهرا به یا ستّارها
امشب از حال علی پیداست دارد میرود
پیش زهرا پیش پیغمبر کنار یارها
میرود اما همه غمها به دوش زینب است
باز هم خونیست بستر، وای از تکرارها
زخم شمشیر عاجز است از قتل مولایم علی
پیشتر کشته علی را ضربهی مسمارها
بعد حیدر کاش این روضه به پایان میرسید
زینب است و کوفه و با آن کوچهها، بازارها
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1398/3/5 - شب بیستم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
همینکه گفتم الهی اجابتم کردی
سریع آمدی و غرق رحمتم کردی
کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت
خودت همیشه رسیدی حمایتم کردی
بزرگواری و اصلا ندیدهای انگار
زمان معصیتم گرچه رؤیتم کردی
به پشتوانهی فضلت گناه کردم
به پشتوانهی حِلمت رعایتم کردی
حیا نکردم و مهلت به بندهات دادی
حیا به جای من و این وقاحتم کردی
به برکت نفس و رحمت امام زمان
محبّ فاطمه و اهل هیئتم کردی
همین که ناله زدم «عائذ بأسمائک»
گدای دائمی آل عصمتم کردی
صدا زدم مددی زود آمدی حیدر
به لطف بادهی کوثر طهارتم کردی
پناه میبرم امشب به زیر ایوانت
که زیر سایهی ایوان شفاعتم کردی
اگر چه بدم باز منتسب به توام
تویی همان که همیشه ضمانتم کردی
تو قدر بودی و قدر تو را ندانستم
خودت برای شب قدر دعوتم کردی
چه قدر ناله زدی بین چاه مظلومم
چقدر گریهکن این مصیبتم کردی
فدای زخم عمیق سرت شوم آقا
تنت به خاک مکش غرق غربتم کردی
صدا زدی به سوی قاتلت ز دنیایی
که فاطمه به برم نیست راحتم کردی
مسجد ارک - 1398/3/4 - شب نوزدهم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
آمدم سرزده بی حرف و سخن، خستهام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن نه به من، من شکستم دل تو، تو نشکن دل من
تو بزرگی و حقیرم العفو
باز تحویل بگیرم العفو
یخ فروشم که یخم آب شده، بندهات بندهی ناباب شده
با هوی و هوسش خوار شده، سخت شرمندهی ارباب شده
پشت کردم به حسین خام شدم
باعث گریهی آقام شدم
هیچکس دوروبرم نیست که نیست، ذکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست، توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نفسم شده کل عملم
میدود پشت سر من اجلم
وای بر دور زقرآن شدنم، وای بر بی سر و سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم، معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بر دوش خود آویختهام
بغلم کن که به هم ریختهام
گر چه آلوده و رسوا هستم، نوکر فضه و اسما هستم
نجفی هستم و والا هستم، شیعهی حضرت مولا هستم
حضرت بنده نواز است علی
به خدا روح نماز است علی
شب قدر است بها میخواهم، درد کافیست دوا میخواهم
رزق یک سال بکا میخواهم، کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازاین غم چه کنم
من هوایی حسینم چه کنم
مسجد ارک - 1398/3/3 - شب هجدهم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
آمدم یا اله العاصین در زدم یا اله العاصین
نکردی از ضیافتخانه تو ردم یا اله العاصین
کن به سویم نگاهی یا ربّ، الهی یا الهی یا ربّ
کوله بار گناه آوردم نامهام را سیاه آوردم
خستهام از جدایی دیگر بر حریمت پناه آوردم
سوی تو شدم راهی یا ربّ، الهی یا الهی یا ربّ
دامن آلوده و سرگشته دیدهام را ببین تر گشته
سر به زیر و پریشان امشب بندهی فراری برگشته
با همه روسیاهی یا ربّ، الهی یا الهی یا ربّ
صاحب جود و احسانی تو، دیده بر راه مهمانی تو
عاشق دیدهی گریان بندههای پشیمانی تو
خریدار گناهی یا ربّ، الهی یا الهی یا ربّ
من عطای تو باور دارم، صاحبی روز محشر دارم
هر چه دارم خودت میدانی از تولّای حیدر دارم
ذکر طوفانیام در محشر امیرالمومنین یا حیدر
در به روی گدا وا کردی همیشه با کرم تا کردی
از همان کودکی قلبم را حسینیهی زهرا کردی
به حُبّ فاطمه دریابم نوکر مادر اربابم
شب جمعه شد و غوغا شد محشری در حرم برپا شد
کربلا دیدنی شد امشب روضهخوان حرم زهرا شد
میرسد نالههای زهرا، بُنَیَّ بُنَیَّ واویلا
مسجد ارک - 1398/3/2 - شب هفدهم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
الهی از در عفوت نظر به حالم کن
قسم به حضرت خیر النساء حلالم کن
مگو که کوه گنه مستحق عفوم نیست
به حبّ فاطمه فارغ از این محالم کن
اگر پناه دهی روز حشر ممنونم
به خاطر علی احسان در آن مجالم کن
اگر به جرم بگیری به عفو میگیرم
ز خویش خسته شدهام راحت از ملالم کن
کنون که رحمت شبهای قدر نزدیک است
تو همنشین سحر با علی و آلم کن
من و مدافع صاحب زمان شدن هیهات
تو و عطا و کرم صاحب کمالم کن
اماممان که شده از گناهمان دلگیر
تو راضی از همه قلب عنان عالم کن
من و لقای خدای حسین اگر نشود
به آبروی حسن لایق وصالم کن
منی که نزد تو بیآبروترین هستم
به اعتبار حسین عبد ذوالجلالم کن
تو گفتهای که به یک قطره اشک میبخشی
ز اشک روضهی کرب و بلا زلالم کن
ز تل زینبیّه خواهری صدا میزد
مرا به جای حسین کشتهی قتالم کن
گذشت گفت یتیمی نزن خودم آیم
کمی تو رحم به زخم شکسته بالم کن
لگد به پهلوی من می زنی بزن
اما نزن تو حرف بد و شرم از جلالم کن
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات