زیارت عاشورا - 1400/4/1- حاج منصور ارضی
ز فراقت گره خوردیم و نمردیم هنوز
سالها بی تو فشردیم و نمردیم هنوز
عملا کار نکردیم و فقط حرف زدیم
بار هجر تو نبردیم و نمردیم هنوز
دل ما را نشکستی و دلت زود شکست
دل به غیر تو سپردیم و نمردیم هنوز
دست دادیم و ولی خنجری از پشت زدیم
دست بیعت نفشردیم و نمردیم هنوز
تو همان اولش از غصه ی ما پیر شدی
ما به درد تو نخوردیم و نمردیم هنوز
بین ما بودی و رفتیم به دنبال گناه
در جهالت همه مردیم و نمردیم هنوز
غیبت از ماست نه از تو چقدر تعطیلیم
این همه جمعه شمردیم و نمردیم هنوز
شده ایم آهوی سلطان که بشارت بدهی
تا نمردیم به ما حال زیارت بدهی
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/3/25- حاج منصور ارضی
سنگین شده اگر چه پروندهی گناهم
من را خریدی آخر با نامهی سیاهم
بسکه رهات کردم از خیر من گذشتی
بسکه گناه کردم نگذشتی از نگاهم
هرگز نشد بگویم هر چه شما بخواهید
جایش همیشه گفتم هر چه خودم بخواهم
هر بار ناله کردم برگشتهای به سویم
یکبار برنگشتم از راه اشتباهم
من را اگر ببینی دیگر نمیشناسی
دیدی چه کار کردم با این دل تباهم
کاه عبادتم را کوه غرور پوشاند
حالا چطور باید از غصهات بکاهم؟
بعد دعای زهرا بار مرا کشیدی
دیروز توبه کردی امروز سر به راهم
خیمه نشین صحرا ای سرپناه عالم
من باورم نمیشد که میشوی پناهم
ذکری که دوست داری ذکر حسین حسین است
دنبال گریههایت در بین قتلهگاهم
از جان خود گذشتیم از کربلا نه والله
دور ضریح ارباب یک سر بزن به ما هم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/3/18- حاج منصور ارضی
یا فارس الحجاز تمنا کنم تو را
در جستجوی فجرم و پیدا کنم تو را
تو قطب عالمی و رُخت مظهر جمال
با اشک شوق کاش تماشا کنم تو را
در چهره ات جمال علی نقش بسته است
بیعت به عشق حضرت مولا کنم تو را
برگرد ای رفیق شفیق غریب ها
بگذار راضی از دل شیدا کنم تو را
رخصت اگر دهی به فدای شما شوم
خرسند، نزد حضرت زهرا کنم تو را
داری تو هم غلام سیاهی چو من اگر
عابس مآب حل معما کنم تو را
امروز بهتر است که یار علی شوم
معلوم نیست یاری فردا کنم تو را
زهرا تمام قد به ظهور تو منتظر
گوید به اضطرار، تقاضا کنم تو را
آنقدر ناله میکنم از قلب سوخته
تا اینکه یار زینب کبری کنم تو را
با روضه های غربت مظلوم کربلا
ناحیه وار ناله و شیدا کنم تو را
بر سینه اش نشست و غضبناک شمر
گفت دیگر مگو شفاعت فردا کنم تو را
راه نفس کشیدنت از خنجرم گریخت
پس از قفا ذبیح تبرها کنم تو را
حربه زیاد هست به گودال خون
ولی با نعل تازه صید کف پا کنم تو را
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/3/16- شهادت امام جعفر صادق علیه السّلام - حاج منصور ارضی
همه عمر در تباهی، همه عمر غرق غفلت
به دلم هزار غصه، به دلم هزار حسرت
پی کار خویش بودم، پی کار من دویدی
ز بزرگی تو شاها چه کنم من از خجالت؟
چه زیان تو را که یکدم بغلت کنم عزیزم
نظری که شام هجران برسد به شام وصلت
دل من گرفته آقا تو بیا برس به دادم
سحری تو یاد من کن که خوشم به این حمایت
به هوای گریههایم تو فقط بمان برایم
تو بسی برای نوکر به غریبهها چه حاجت
نفسی که بی تو باشد برود که برنگردد
به تو بسته است جانم، ز نخست تا قیامت
منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم
سفرم به گردن توست، تو نما قبول زحمت
همه روضهها اگر چه زده آتشی به جانت
به غرور تو شرر زد غم روضهی اسارت
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1400/2/11 - شب هجدهم ماه مبارک رمضان
روزم از دوریات ای خورشید من شب میشود
کاسهی صبرم از این هجران لبالب میشود
دیر شد دیگر جوانی رفت و مویم شد سپید
دارد آقا قامتم کمکم مورب میشود
دور نندازم که دور از خانهات آوارهام
بنده دور از بیت مولایش معذب میشود
خستهای از دست این نوکر حسابی خستهای
قول داده نوکرت دیگر مؤدب میشود
بندهای که جز گناه اصلا به روی لب نداشت
ذکرِ بر روی لبش العفو یا ربّ میشود
بدترین هستم ولی ای بهترین، این بدترین
با نگاهت عاقبت روزی مقرّب میشود
هر سحر بوی نجف میآید و دق میکنم
روزیام از هجر ایوان گریه و تب میشود
حال و روز من مرتب بود با صحن حسین
از فراقش حال و روزم نامرتب میشود
منتقم برگرد و بر این داغها پایان بده
خندهی اشرار سهم اشک زینب میشود
بیکس و بییار بر روی زمین جسم حسین
بین مقتل زیر و رو با سم مرکب میشود
قاری قرآن لبش زخمی ست مرهم پس چه شد
بوسه های خیزران مرهم بر آن لب میشود
اعظم غمهای آقا از غم یک دلبر است
داغ فرزند جوانش لُبّ مطلب میشود
آنقدر با تیغ و نیزه بر جوانش میزدند
بر شهید إرباً إربا او ملقب میشود
مسجد ارک - 1400/2/10 - شب هفدهم ماه مبارک رمضان
همان خالق که بر سر سایهی رحمت نگه دارد
مرا از منجلاب سخت معصیت نگه دارد
زمانی با عطای خود زمانی با عقاب خود
کنار خود گدایش را به هر صورت نگه دارد
به عزت میرسد هر کس در این ماه با تقوا
به دور از معصیت باشد کمی حرمت نگه دارد
به ذکر حق زبانش میشود گویا زمان مرگ
اگر بنده زبان از تهمت و غیبت نگه دارد
اگر چه عبد نافرمان فقط سربار ارباب است
امیرالمؤمنین ما را چه بیمنّت نگه دارد
دعای فاطمه تا هست دیگر غصهی نان چیست
خودش در سفرهی سینهزنان برکت نگه دارد
زمانه دوره سختیست اما از مصیبتها
مرا این روضه رفتنها در امنیت نگه دارد
کسی که کربلا را دیده و دلتنگ ارباب است
چگونه دست از دلتنگی و حسرت نگه دارد
همیشه یاد دوری از حسین و کربلا، نوکر
برای سجده در سجادهاش تربت نگه دارد
عزا و داغ سنگین رقیه تا دم مرگم
میان سینهام رنگ غم و غربت نگه دارد
به سختی رو گرفته با حجابِ آستینهایش
نمیشد چادرش را لحظهی غارت نگه دارد
مسجد ارک - 1400/2/9 - شب شانزدهم ماه مبارک رمضان
اگر بیقراری بگو یا حسن
که آرام گردد دلت با حسن
شب قدر نزدیک و ما سائلان
پناهی نداریم الّا حسن
اگر قطره ای جود خواهی از او
به تو میدهد چند دریا حسن
تمام بیابان گلستان شود
اگر پا گذاری به صحرا حسن
کرامات او از کی آغاز شد
از آن شب که آمد به دنیا حسن
به کوری بدخواه پست و ذلیل
عزیز است در خاطر ما حسن
نیازی ندارد به صحن و حرم
کشیده مرامش به زهرا حسن
الا زائر کربلا غم مخور
به پا میکند اربعین را حسن
الهی به راهش فدایی شوم
به دست حسن کربلایی شوم