درد بفرست که ترجیح به درمان بدهم
تا که تسکین به دل زار و پریشان بدهم
دور ماندم ز امام و سر من رفت کلاه
حقم این است از این فاصله تاوان بدهم
سالها منتظرم ماند به سویش بروم
کِی شود خاتمه بر این همه هجران بدهم؟
کاش اشک بصرم باز مرا یار شود
تا جلائی به دل خسته ز عصیان بدهم
نکند قسمت من نیست کنارش بودن؟
چقدر وعده بر این دیده ی گریان بدهم؟
چه کنم آخر شعبان شد و من غرق گناه
ترسم این است که قبل از رمضان جان بدهم
بی پناهم، نجفم را بده تا که بروم
تکیه بر گوشه ای از نردهی ایوان بدهم
مرغ روحم به سوی کرب و بلا پر زده باز
تا سلامی به سوی شاه شهیدان بدهم
کاش میشد بدهم زندگیام را، عوضش
جرعهای آب بر آن حضرت عطشان بدهم
کاش میشد که چنان حر و حبیب و عابس
سر خود را به دفاع از سر جانان بدهم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[سه شنبه 1398-02-10] [ 07:53:00 ق.ظ ]