زیارت عاشورا - 1399/11/21- حاج منصور ارضی
هر چه من میکشم از هجران است
شاعر کوی تو سرگردان است
خانه، زندان مخوف ابدی
شهر بییاد تو قبرستان است
در مسیرت که نباشم آقا
کوچه بنبستترین ویران است
زخم، بسیار و طبیبان خوابند
درد یاران تو بیدرمان است
صحبت از ریختن خون همه است
قحطی غیرت خونخواهان است
حاجیانی که نرفتند منا
اسم قربانیشان انسان است
آی مسئول خجالت دارد
سفرههایی که همه بینان است
کم ندیدیم که شرمنده شده
آنکه در زندگیاش حیران است
فقر وقتی که میآید خانه
از در آنچه برود ایمان است
چیست تکلیف؟ که فکر کنیم
امتحان چیست؟ همین دوران است
انقلابی که خمینی میخواست
خواست اغلب مظلومان است
لشکر سیدعلی بیدار است
نسل ما شیفتهی سلمان است
گام دوم نرسیده ته خط
سرخط نقطهی بیپایان است
حرف نه از تو عمل میخواهد
حاج قاسم وسط میدان است
مقصدش چیست از این جمله که گفت
حرم آل علی ایران است
مرز ما وقت دفاع حرمین
یمن و سوریه و لبنان است
کربلا را برسانید به ما
زندگی بیحرمش خسران است
سر ارباب به نی بود که دید
سر ناموس علی عریان است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1399/11/14- ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها - حاج منصور ارضی
خراب روی تو چشم نیمه خواب توام
خراب کردهام اما ببین خراب توام
یکی یکی که ورق میزنی کتاب مرا
مگو که مثل همه باعث عذاب توام
گناه کردم و دیدی به رو نیاوردی
خدا قبول کند بندهی ثواب توام
اگر چه هرزه شدم سرشکسته برگشتم
ببین که کنج قفس بسته بر طناب توام
همیشه خوب شدن دست نوکر بد نیست
ولی چه خوب شد اینکه من انتخاب توام
قرار نیست ببینم مگر جمال تو را؟
چه قرنهاست عزیزم پی جواب توام
ز خواب من گذری کن اگر دلت آمد
ز خواب من که همه عمر بیرکاب توام
به زیر سایهی طوبای قامتت شادم
مرا بهشت مبر زیر آفتاب توام
بیا و یک سحر آقا دل ببر از من
به جان «فاطمه» بعضا در اضطراب توام
نزول کوثر زهراست مِی تعارف کن
خمار مستی یک جرعهی شراب توام
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1399/11/7- حاج منصور ارضی
از انتظار تو خبری نیست در دلم
آماده ی قدوم شما نیست منزلم
یادی نمیکنم ز تو در شادمانی ام
ذکری نمیشود ز تو در بزم محفلم
گاهی تو را ز بس که فراموش میکنم
یادم رود که بر در این خانه سائلم
دارم گِله ز خویش و خجالت ز روی تو
آقا ببخش این همه اعمال باطلم
باری که بر نداشتم از روی دوش تو
باری شدم به گُرده ی حلّال مشکلم
آخر چه قدر ناز مرا میکشی عزیز
با اینکه من برای تو بی خیر و حاصلم
قدر تو را هنوز نمیدانم ای طبیب
بیمارم و سزا شده درمان عاجلم
اینگونه خجلتم مده ای ماه فاطمه
شرمنده ام ز دلبر حیدر شمایلم
تا سر به زیر میشوم از شرم دوری ات
با دست گرم خویش کنی زود واصلم
بی خود به این و آن همه جا رو زدم که من
محتاج یک نگاه تو انسان کاملم
سنخیتی میان من و سیره ی تو نیست
ناقابلم ولی تو کنی شیء قابلم
آری اضافه ی گِل زهرای اطهرم
مادر به این مقام نموده است نائلم
اصلا گِل مرا ز علی آفریده اند
بیهوده نیست صبح و مساء بر تو مایلم
یابن علی به جان تو رفته دلم نجف
رحمی بر این نیایش و خواهش دلم
یک کربلا دوباره ببر با خودت مرا
گرچه میان روضه به لطف تو شاملم
شد نقش بر زمین یل ام البنین و گفت
أدرک أخا به پای تو بی دست حائلم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1399/10/30- فاطمیه - حاج منصور ارضی
برای تو نگرانم کسی چه میداند
فراری از دگرانم کسی چه میداند
شبانه روز شده کار یار من گریه
رواست اشک روانم کسی چه میداند
از آنچه هست امانت به نزد تو پنهان
بریده است امانم کسی چه میداند
صحیفه چادر خاکی عمامه انگشتر
مصائبی ست گرانم کسی چه میداند
ز خاتمی که برایش بریده شد انگشت
نمانده صبر و توانم کسی چه میداند
سخن ز معجر پاره برای من سخت است
ولی توراست نشانم کسی چه میداند
به پاره پیرهنی که نظر کنی هر روز
هماره اشک نشانم کسی چه میداند
به ذوالفقار غلافت که منتظر مانده
دعای فرج بخوانم کسی چه میداند
ز دردهای تو دردا که مخفی است از ما
غمیست بسته به جانم کسی چه میداند
فلک ز یاس کبودش همیشه میپرسد
کجاست ماه نهانم کسی چه میداند
ز داغ تیر سه شعبه هنوز میسوزم
سزاست نوحه بخوانم کسی چه میداند
صدای قهقهه حرمله شده کابوس
کجاست تیر و کمانم کسی چه میداند
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1399/10/29- فاطمیه - حاج منصور ارضی
گر چه فقط بی آبرویی کردهام باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز
عمر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز
سائل رسیده تشنه احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز
ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت میشود قفل دلم باز
خالیست دستانم چه سازم در قیامت
بیتوشهی اعمال صالح، بیپس انداز
داراییام اشک است شاید این عنایت
سازد مرا در دیدهی زهرا سرافراز
روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن پشت در ای محرم راز
در وصف در، در وصف میخ در چه گویم
در سنگدل در بی حیا مسمار لجباز
آخر چه آمد بر سر زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1399/10/28- فاطمیه - حاج منصور ارضی
در بساطم نیست غیر از نالهی آقا بیا
تا نیفتادم ز هجران و بلا از پا بیا
باز هم من آمدم مثل همیشه پر گناه
رحم کن بر نوکر آلوده و رسوا بیا
گرد و خاک پای تو روی لبم کی میرسد؟
ماندهام دور از تو ای آوارهی صحرا بیا
رو به هر کی میزنم فورا جوابم میکند
خستهام از طعنههای مردم دنیا بیا
جرم من گریه است میبینی که سنگم میزنند
در میان عاشقانت هم شدم تنها بیا
هر سحر یاد توام یاد من بیچاره باش
ماه من انقدر هستی از چه کم پیدا بیا
سالها من بودم از این سفره بنشین با گدا
آبرویم میرود در پیش میهمانها بیا
سرپناه بیکسیهایم همیشه هیئت است
بیپناهم من در این ایام وانفسا بیا
بر یتیمانی که داری مثل حیدر سر بزن
ای بزرگ قوم ما از غیبت کبری بیا
فاطمه پشت در خانه صدایت میزند
لااقل در روضههای مادرت زهرا بیا
بین دیوار و دری که سوخت بد خورده زمین
فضه میداند نگفت آنجا چرا مولا بیا
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1399/10/27- فاطمیه - حاج منصور ارضی
یک عمر عار ماندن اصلا روا نباشد
سربار یار ماندن اصلا روا نباشد
با کفر و ناسپاسی با این همه معاصی
چشم انتظار ماندن اصلا روا نباشد
وقتی نگار تنهاست مظلوم مثل مولاست
دور از نگار ماندن اصلا روا نباشد
هر جا ولی وسط بود حرف علی وسط بود
از حق کنار ماندن اصلا روا نباشد
میسوخت قلب مولا فرمود علی به زهرا
چون لاله زار ماندن اصلا روا نباشد
ای ذوالفقار حیدر بر شیرمرد خیبر
بیذوالفقار ماندن اصلا روا نباشد
خیره به خون دیوار خیره به سوی مسمار
با چشم تار ماندن اصلا روا نباشد
بانوی زخمی من در آرزوی رفتن
روزی سه بار ماندن اصلا روا نباشد
وقتی عقیله تنهاست بعد از حسین و عباس
با نیزهدار ماندن اصلا روا نباشد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات