از انتظار تو خبری نیست در دلم
آماده ی قدوم شما نیست منزلم

یادی نمیکنم ز تو در شادمانی ام
ذکری نمیشود ز تو در بزم محفلم

گاهی تو را ز بس که فراموش میکنم
یادم رود که بر در این خانه سائلم

دارم گِله ز خویش و خجالت ز روی تو
آقا ببخش این همه اعمال باطلم

باری که بر نداشتم از روی دوش تو
باری شدم به گُرده ی حلّال مشکلم

آخر چه قدر ناز مرا میکشی عزیز
با اینکه من برای تو بی خیر و حاصلم

قدر تو را هنوز نمیدانم ای طبیب
بیمارم و سزا شده درمان عاجلم

اینگونه خجلتم مده ای ماه فاطمه
شرمنده ام ز دلبر حیدر شمایلم

تا سر به زیر میشوم از شرم دوری ات
با دست گرم خویش کنی زود واصلم

بی خود به این و آن همه جا رو زدم که من
محتاج یک نگاه تو انسان کاملم

سنخیتی میان من و سیره ی تو نیست
ناقابلم ولی تو کنی شیء قابلم

آری اضافه ی گِل زهرای اطهرم
مادر به این مقام نموده است نائلم

اصلا گِل مرا ز علی آفریده اند
بیهوده نیست صبح و مساء بر تو مایلم

یابن علی به جان تو رفته دلم نجف
رحمی بر این نیایش و خواهش دلم

یک کربلا دوباره ببر با خودت مرا
گرچه میان روضه به لطف تو شاملم

شد نقش بر زمین یل ام البنین و گفت
أدرک أخا به پای تو بی دست حائلم

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1399-11-07] [ 08:06:00 ق.ظ ]