مسجد ارک - 1397/3/9 - ماه مبارک رمضان (شب چهاردهم) - حاج منصور ارضی
جنس انگور اگر عسگریاش قیمتی است
دل خالص شده هم دلبریاش قیمتی است
عبد رسوا شدهای که همه جا را گشته
زار برگشتن و جانب دریاش قیمتی است
دل رسوای مرا لطف خدا بالا برد
از بس این ظرف دلم مشتریاش قیمتی است
تا سحر نام تو را میبرم ای ربّ کریم
سینهی سوخته نوحهگریاش قیمتی است
از همان روز ازل فاطمه ما را بُرده
مادر ما به خدا مادریاش قیمتی است
دل نبستم به هر دل که فقط در دلها
در تمامی جهان، حیدریاش قیمتی است
کل اعمال گره خورده به حبّ حیدر
مژده بر دل که علی یاوریاش قیمتی است
هر کسی ذوب در انوار حسینی باشد
نزد زهرا و علی نوکریاش قیمتی است
چشم ما را گریه نکرده است به جز بر ارباب
بادهی ناب فقط کوثریاش قیمتی است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/8 - ماه مبارک رمضان (شب سیزدهم) - حاج منصور ارضی
رسیده به درگاه، عبد اسیر
جوانی که حالا شده پیر پیر
گرفتارِ شرمنده و سر به زیر
پناهم بده حضرت دستگیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
ز دست دل و دیدهام وای وای
من عمریست خوابیدهام وای وای
ز خشمت نترسیدهام وای وای
بغل کن مرا باز ای بینظیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
دلم مرده و ظاهرا زندهام
کجا مومنم من کجا بندهام
به رویم نیاور که شرمندهام
به قربانت، ارباب سائل پذیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
اگر چه خدا را صدا میزنم
دم از ربّنا ربّنا میزنم
به بخت خوشم پشت پا میزنم
تو زود آمدی ولی من دیر دیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
نه کافیست اعمال در دفترم
نه راضیست از من پدر مادرم
چه یاید کنم با دل مضطرم
من و صد هزاران گناه کبیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
گدایم گدایم گدای علی
مرا خاک کن زیر پای علی
گره خوردهام با ولای علی
خریده است ما را علی در غدیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
سیاهم ولی چون صدف میشوم
همین که مقیم نجف میشوم
به ایوان طلا تا طرف میشوم
به سجده میافتم به پای علی
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
اگر چه گنه سدّ راه من است
امام خراسان پناه من است
ضریح رضا تکیهگاه من است
گدا پیش سلطان شده سیر سیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
مناجاتِ بی کربلا ابتر است
حسین آبرومند در محشر است
همیشه گدایش بر این باور است
امیری حسین و نعم الامیر
اجرنا اجرنا مدد یا مجیر
به قرآن و توحید پا میزنند
حسین مرا با عصا میزنند
پس از آن سنان را صدا میزنند
نزن نیزه را کفتار پیر
پرم سوخته پیکرم سوخته
از آتش تمام پرم سوخته
اباالفضل جان معجرم سوخته
تو افتادی و شمر گشته دلیر
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/7 - ماه مبارک رمضان (شب دوازدهم) - حاج منصور ارضی
خرابهایست دلی که ز عشق دم نزند
خدا برای دلی اینچنین رقم نزند
خدا کند که پس از روزهداریام از دست ندهد
شبانه روز فقط حرف از شکم نزند
رسیدهام به سرایی که صاحبش عمریست
نَزَد ز معصیتم حرف، باز هم نزند
کجا روم چه کنم با که درد خود گویم؟
اگر که بندهی عاصی درِ حرم نزند
من آمدهام که از این پس گناه و معصیتم
بساط بندگیام را دگر به هم نزند
به روز حشر بگویم که دوستش دارم
چنانچه لطف کند مُهر بر لبم نزند
دخیل اهل کسایم و بی پناه شده است
کسی که رو به خدایان ذوالکرم نزند
ز عشق بازی و دلدادگی چه میفهمد
میان صحن نجف هر کسی قدم نزند
حسین خون خدا هست و من گدای حسین
گدا چه سان دم از آن شاه محترم نزند
بگو به صاحب آن خیزران به پیش رباب
به کام شاه دگر ضربه از ستم نزند
بگو که حرف کنیزی آل عصمت را
به اشک دیدهی صاحب عَلَم نزند
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/6 - ماه مبارک رمضان (شب یازدهم) - حاج منصور ارضی
یا ربّ از این فعل کمم اخلاص و قربت را نگیر
هر چیز میگیری بگیر اما حلاوت را نگیر
چیزی ندارم آورم بر محضرت جز چشمِ تر
از آسمان دیدهام باران رحمت را نگیر
مشغول دنیا شد دلم با غفلت از «یوم النُّشور»
از خاطر آشفتهام یاد قیامت را نگیر
یک عمر با سرپیچیام بیچاره و رسوا شدم
شرمندهام یا سیدی از من اطاعت را نگیر
با بی حیاییهای خود خیلی تو را آزردهام
جان علی دیگر بیا از من نجابت را نگیر
من با ولای مرتضی تا عرش اعلی میروم
جانم بگیر و در عوض حبّ ولایت را نگیر
دیدی نشد با معرفت بوسه به شش گوشه زنم
باشد از این هجران زده بوسه به تربت را نگیر
نام شب این سفرهام شد گریه بر داغ حسین
لطفی کن و از سفرهام این نام هیئت را نگیر
مست مناجات است او ای نیزهدار بی حیا
از حنجر خشکیدهاش صوت و فصاحت را نگیر
زهرا با وضو شانه به مویش میزده
حرام زاده شرم کن گیسوی حضرت را نگیر
چیزی نمانده از طناب عمامه یا خُود و زره
ای ساربان بس کن برو دنبال غارت را نگیر
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/5 - ماه مبارک رمضان (شب دهم) - حاج منصور ارضی
با غم هجران تو هر چند که راه آمدیم
باز هم بی تو به استقبال این ماه آمدیم
پای من را دعوت چشمت به مهمانی کشاند
ما به شوق تو به مهمانی الله آمدیم
آمدیم اما چگونه آمدیم اما چطور؟
پر گناه و روسیاه و باز گمراه آمدیم
چند وقتی هست در ما رغبت دیدار نیست
ما که حتی گاه اینجا هم به اکراه آمدیم
خوب میدانی و میدانیم خیلی بد شدیم
خوب میدانی پشیمانیم آقا آمدیم
اوج آمال و امید ما در اینجا نوکری است
ما به این درگاه آری در پی جاه آمدیم
شاه را انداخت نیزه را از بلندی برگرفت
روضه را دیدیم سنگین است کوتاه آمدیم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/4 - ماه مبارک رمضان (شب نهم) - حاج منصور ارضی
گریه در بین مناجاتم شبیه گوهر است
چون خدا میگردد و دنبال چشمان تر است
احترام سفره را دارند اهل این محل
آب آبادی ما از آب حوض کوثر است
او نمیگیرد به دل اصلا نمیآرد به رو
این خدا با هر کسی بد کرده باشد، بهتر است
داد و قالم را ندید و آبرویم را نبرد
سالها مشتی که میکوبم پناهش این در است
راستش خیلی بدهکاری به بار آوردهام
بار کج آوردهام این بار، بار آخر است
کارگرها میزنند از کار خود او میخرد
مفت و مجانی که میبخشند ما را نوبر است
این که میسوزاندت را بشنو و باور نکن
هر که در آغوش گرمش سوخت حرف دیگر است
بچهی بد را نزن پیش همه چون آخرش
آنکه میگیرد مرا در زیر چادر، مادر است
دست خالی نیستم خاک نجف دارم به کف
دستِ کم من را نگیرید، اعتبارم حیدر است
دست من را زود بگذارید در دست حسین
بندهی خوب خدا اسم درستش نوکر است
آرزوی من نماز صبح در کرب و بلاست
یک سحر پائین پا و یک سحر بالاسر است (یک سحر پائین پای علی اکبر است)
پیش اربابم حسین «عند ملیک مقتدر»
هر کسی پایش به محشر میرسد فرمانبر است
مسجد ارک - 1397/3/3 - ماه مبارک رمضان (شب هشتم) - حاج منصور ارضی
هِی میزنم این در را با دیدهی گریانی
من طفل پریشانم کو گرمی دامانی؟
مستی گناهم رفت مانده است پشیمانی
نه توبه ی مقبولی نه فرصت جبرانی
ای ربّ کریم العفو
دنبال همه بودم دنبال تو اما نه
مشتاق گنه بودم مشتاق سحرها نه
در خدمت دل بودم، در خدمت مولا نه
چه خاک کنم بر سر گر روی بگردانی
ای رب کریم العفو
افتادهام از چشمت میسوزم و مینالم
آقام دلش خون شد از نامهی اعمالم
دور از تو شدم حالا ناخوش شده احوالم
تو دست بگیر از من دریا شده طوفانی
ای ربّ کریم العفو
یا ربّ تو خودت بشکن این قفل زبانم را
آرام کن از رحمت قلب نگرانم را
با نام علی پر کن ماه رمضانم را
من نوکر این خانه او لایق سلطانی
آقای ازل حیدر آقای ابد حیدر
دیدیم گرفتاریم گفتیم مدد حیدر
معنا و مسمّای «الله الصّمد» حیدر
ما شیعه مولاییم این است مسلمانی
ای ربّ کریم العفو
من آب که مینوشم دلواپس و بی تابم
با تشنگی روزه یاد لب اربابم
شبهای پس از روضه از گریه نمیخوابم
وای از تن صد چاک آن یوسف کنعانی
ای ربّ کریم العفو
صد تیر به چشمش خورد صد تیر به مرکب خورد
بر پهلوی زهرا خورد آن چکمه که بر لب خورد
شلاق حرامیها بر بازوی زینب خورد
ناموس خداوند است افتاده به حیرانی
ای ربّ کریم العفو
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات