مسجد ارک - 1398/2/18 - شب دوم ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
به اذن عالی اعلی به احترام علی
شروع میکنم این ماه را به نام علی
ببخش، با عجله دست خالی آمدهام
شنیدهام که مهیاست بار عام علی
چقدر نان شبش را به سائلان بخشید
دلم خوش است به لطف علی الدوام علی
سلاح ماست ابوحمزه، افتتاح و مجیر
دعای مسجد کوفه، شراب جام علی
امشب دلم هوای میخانه کرده ساقی
بوی شراب نابت دیوانه کرده ساقی
دعای ما که دعا نیست باز مقبول است
به احترام دعا کردن و صیام علی
دلم هوای نجف کرده اول ماهی
هوای بادهی انگور بادوام علی
ز حنجرش نفس گرم وحی میجوشد
نبی شده است به معراج، همکلام علی
یهود و آل سعود از هراس میمیرند
اگر طلوع کند تیغ از نیام علی
خوشا به روزی زوّار سیّدالشهدا
به زائران حسین است چون، سلام علی
چنان علی شده مبسوط حق، علی اکبر
همان علی که شده وارث مقام علی
مسجد ارک - 1398/2/17 - شب اول ماه مبارک رمضان - حاج منصور ارضی
چون بیابان که نیازش به نم باران است
بیشتر گریه، تسلّای دل سوزان است
میکده باز شد و زود دویدیم همه
گفته ساقی سه دهه نوبت سرمستان است
گفتم اصلا نروم آخر خطم دیگر
مادر گفت برو خالق تو رحمان است
ما اگر آمدهایم از کَرم آل علیست
اختیار دل رعیت به کف سلطان است
رمضان است خدا بندهنوازی کرده
سفرهاش باز شده خانه پر مهمان است
خوب و بد ریزهخور حضرت حجت هستیم
پای باباست فقط طفل اگر نادان است
نوکر آن است که از خویش دعایی نکند
آنچه را خواسته ارباب، دعایم آن است
سی شب ماه خدا را به علی بخشیدند
گریهی هر شب ما هدیهی آقا جان است
ما در این ماه مبارک به هوای نجفیم
دلمان وقت مناجات دم ایوان است
گره کور مرا دست رقیه بدهید
هر چه سختیست به یُمن نفسش آسان است
روزهام روضه اگر داشت خدا میخردش
خرم آن دیده که در روضه فقط گریان است
دم افطار من از آب سوالی دارم
آب دیدی چهقدر کام حسین عطشان است؟
مسجد ارک - 1398/2/16 - شب آخر ماه شعبان المعظم - حاج منصور ارضی
کشکول من شکسته در این کوچهها خدا
دستی بکش به روی سر این گدا، خدا
هر بار در زدهام تو جوابم نکردهای
هر بار گفتهای که بیا، باوفا خدا
از بس گناه کردهام این چشمه خشک شد
اشکی برای توبه نمانده است یا خدا
اوج کمال سجده همین سر به زیری است
خیری ندیده بندهی سر به هوا، خدا
گاهی صلاح طفل به تنبیه گشتن است
پس مرحمت نما و ادب کن مرا خدا
این بال، بال نیست، وبالِ پریدن است
وقتی سحر مرا نرسانده است تا خدا
ممنون که باز تا رمضان زنده ماندهایم
فرصت شده است تا بزنیمت صدا، خدا
درهم بخر سوا نکنی جان «فاطمه»
درهم بخر به حرمت «خیر النساء» خدا
گر چه کسی ضمانتمان را نمیکند
اما هنوز هست خراسانِ ما، خدا
در صحن انقلاب دلم منقلب شده
تا گفتهام به حق «امام رضا»، خدا
هر بار کار بندگیام لنگ میشود
«إنی أعوذ بالحرم کربلا»، خدا
ما را «حسین» لطف نمود و درست کرد
ما را «حسین فاطمه» کرده است با خدا
در ظاهر است ذکر لب ما «حسین حسین»
در باطن است ذکر لب ما خدا، خدا
این روزها که تشنهترم یاد میکنم
کام عطش کشیدهی ارباب را، خدا
لب تشنه بود و رفت به گودال، آه آه
دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/24 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و نهم) - حاج منصور ارضی
ای که با آلودهای چون من مدارا میکنی
دردهایم را به یک ناله مداوا میکنی
تو کریم سفرهداری من گدای دوره گرد
با گدای خود همیشه با کرم تا میکنی
ماه مهمانی گذشت و کاسهی من خالی است
کاسه را پر کن چرا امروز و فردا میکنی؟
تا جوانی دیده گریان عذرخواهی میکند
با ملائک مینشینی و تماشا میکنی
هر کسی یک ماه را آمد سحرها گریه کرد
پای او را یک سحر صحن نجف وا میکنی
لایق لطفت نبودم من که میدانم اگر
لطف بر ما میکنی با عشق مولی میکنی
تا که میگویم حسین عرش تو میریزد به هم
گوئیا در سینهام شش گوشه برپا میکنی
هر که بر پیشانیاش بنوشته زوار الحسین
در قیامت میگردی و زود پیدا میکنی
گریهکنهای حسین محشر معطل نیستند
راهشان را جانب باب الحسین وا میکنی
شک ندارم هر کسی شد بیشتر خرج حسین
عاقبت او را جنان مهمان «زهرا» میکنی
یعنی امسال اربعین من هم خدایی میشوم؟
از نجف پای پیاده کربلایی میکنی؟
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/23 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و هشتم) - حاج منصور ارضی
نیمه شب آمده و دیدهی بیداری هست
سفره را جمع نکن، عبد گنهکاری هست
آمدم با تو بگویم که پشیمانم من
آمدم حال که یک فرصت اقراری هست
تو مرا رد نکن ای یار که هر چند بدم
بین خوبان توام گرمی بازاری هست
ماندهام گر تو نبودی که مرا میبخشید؟
ای کس بیکسیام غیر تو غفاری هست؟
خوب و بد را تو به یک چشم ببینی چه شود
در کنار گلِ این باغ، یقین خاری هست
کار هر وقت گره خورده به مادر گفتم
«فاطمه» وقت غم و وقت گرفتاری هست
لطف زهراست اگر گریهکن اربابم
لطف زهراست اگر اشک غمش جاری هست
با سلامی به لب خشک اباعبدالله
مثل یکبار زیارت دم افطاری هست
نگرانم نگرانم نکند من به مُحرم نرسم
مادرم (فاطمه) بهر عزای پسرت کاری هست؟
روضه بگذار برای علی اکبر باشد
روضه خوان هم پدرش با دل خونباری هست
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
حاصل اشک مرا خندهی بسیاری هست
اشبه الناس نبی، جلوهی زهرا شدهای
کنج پهلوی تو انگار که مسماری هست
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/22 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و هفتم) - حاج منصور ارضی
بر نهالی که شکسته ثمری نیست، نگرد
بین بارم عملی که بخری، نیست نگرد
سر به زیر آمدهام تا که بدانی از من
بندهی عاصی و شرمندهتری نیست نگرد
تو پی اشکی و من چشمهی خشکیده شدم
در بساطم خبر از چشم تری نیست نگرد
اهل بیتت خدایان کرم طبع مرا
جز سرودن ز کریمان هنری نیست نگرد
ای که بی حبّ علی دور حرم میگردی
طوف بی حبّ علی را اثری نیست نگرد
اگر امروز پی ضامن فردا هستی
جز به دربار خراسان خبری نیست نگرد
دوست دارم بشوم زائر مشهد یا رب
در دلم حاجت و میل دگری نیست نگرد
کار ارباب رسیده است به کوچه دیدهام
آخر روضه به جز خون جگری نیست نگرد
ای اباصلت از این کوچه خیالت راحت
خوب شد بین گذر رهگذری نیست نگرد
دور این خانه اگر چه پر خاک است ولی
هیزم شعلهور و میخ ____ نیست نگرد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/21 - ماه مبارک رمضان (شب بیست و ششم) - حاج منصور ارضی
تلخم شبیه زهر، ماهم را عسل کن
شرّالعملهای مرا خیرالعمل کن
نالان و خسته آمدم در نیمهی شب
مثل همیشه سائل خود را بغل کن
از بس که با روی خوشت دستم گرفتی
هربار پرروتر شدم با من جدل کن
خدای من جای طلا مشتی بدل آوردم اما
وقتی نگاهم میکنی آنرا بدل کن
مهلت ندارم وقت مهمانی تمام است
فکری به حال من در این ضرب الاجل کن
میل نجف دارم همیشه وقت افطار
این قند را در چای من بگذار حل کن
در خانهای تاریک ذکرم یا حسین است
آن شب به قولی که به من دادی عمل کن
زینب به سر زد گفت ای جان برادر
فکری به حال ضربههای بیمحل کن
از چه سرت را میبرد از پشت دشمن
جان داد خواهر یک نظر بر روی تل کن
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات