کشکول من شکسته در این کوچهها خدا
دستی بکش به روی سر این گدا، خدا
هر بار در زدهام تو جوابم نکردهای
هر بار گفتهای که بیا، باوفا خدا
از بس گناه کردهام این چشمه خشک شد
اشکی برای توبه نمانده است یا خدا
اوج کمال سجده همین سر به زیری است
خیری ندیده بندهی سر به هوا، خدا
گاهی صلاح طفل به تنبیه گشتن است
پس مرحمت نما و ادب کن مرا خدا
این بال، بال نیست، وبالِ پریدن است
وقتی سحر مرا نرسانده است تا خدا
ممنون که باز تا رمضان زنده ماندهایم
فرصت شده است تا بزنیمت صدا، خدا
درهم بخر سوا نکنی جان «فاطمه»
درهم بخر به حرمت «خیر النساء» خدا
گر چه کسی ضمانتمان را نمیکند
اما هنوز هست خراسانِ ما، خدا
در صحن انقلاب دلم منقلب شده
تا گفتهام به حق «امام رضا»، خدا
هر بار کار بندگیام لنگ میشود
«إنی أعوذ بالحرم کربلا»، خدا
ما را «حسین» لطف نمود و درست کرد
ما را «حسین فاطمه» کرده است با خدا
در ظاهر است ذکر لب ما «حسین حسین»
در باطن است ذکر لب ما خدا، خدا
این روزها که تشنهترم یاد میکنم
کام عطش کشیدهی ارباب را، خدا
لب تشنه بود و رفت به گودال، آه آه
دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[دوشنبه 1398-02-16] [ 03:55:00 ق.ظ ]