مسجد ارک - 1395/3/20 - ماه مبارک رمضان (شب سوم) - حاج منصور ارضی
در سینه مانده آهم خیلی دلم گرفته
خسته از اشتباهم خیلی دلم گرفته
بر نفس خود، اسیرم از شرم، سر به زیرم
از بس که روسیاهم خیلی دلم گرفته
خیلی مرا صدا کرد آخر خودش حیا کرد
شرمنده از اِلهم خیلی دلم گرفته
در بندگی ضعیفم شیطان شده حریفم
گمراه بین راهم خیلی دلم گرفته
نامحرمان به لبخند، اشک مرا گرفتند
خشکیده شد نگاهم خیلی دلم گرفته
وقتی اطاعتم رفت دوران عزتم رفت
درمانده قعر چاهم خیلی دلم گرفته
شاه نجف امیدم دیشب به خواب دیدم
ایوان طلای شاهم خیلی دلم گرفته
تشنه شدم دوباره دلتنگ و بیقرارِ
ارباب و قتلگاهم خیلی دلم گرفته
یک سو سه ساله افتاد خواهر به ناله افتاد
برخیز ای پناهم خیلی دلم گرفته
بعد از علی اکبر بعد از تو ای برادر
در بند یک سپاهم خیلی دلم گرفته
من میروم اسیری جای کفن حصیری
شاید شود فراهم خیلی دلم گرفته
مسجد ارک - 1395/3/19 - ماه مبارک رمضان (شب دوم) - حاج منصور ارضی
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد
روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد
اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت
بندهات تطمیع شد، غافل شد و اغفال شد
در صدایم جوهره باقی نمانده، ای خدا
بد زبانیام سبب شد که زبانم لال شد
قلب من گر چه به دست اشکهایم فتح شد
با نگاه سوی نامحرم ز نو اشغال شد
ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت
ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد
کاش میگفتند روز اول ماه خدا
روی ماه یوسف زهرا هم استهلال شد
با لب خشکیدهام دادم سلامی بر حسین
باز هم با روضهاش از روزه استقبال شد
مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید
دستگیرم روضهخوان روضهی گودال شد
صنف لباس فروش ها -1395/2/21- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
گناه پشت گناه و گناه پشت گناه
چه توبهای که فقط هست، آه پشت گناه
جوانی است زمان رسیدن به خدا
جوانیام همهاش شد تباه پشت گناه
رجب گذشت یکی هم به داد من برسد
چرا که نیست دلم رو به راه پشت گناه
رسید سوی من آقا و رفت از دستم
دوباره روزی دیدار ماه پشت گناه
حکایتیست پر از درد خنده عاشقیام
دو چشم خیس نشسته به راه پشت گناه
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم
به پیش یار شدم رو سیاه پشت گناه
گناه هیچکسی نیست با خودم قهرم
همیشه رفته سر من کلاه پشت گناه
چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا
حرم نرفته شدی بیپناه پشت گناه
صنف لباس فروش ها - 1392/6/26- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
اول تو را خدای کریمان تو را سپاس
آخر تو را رحیم رحیمان تو را سپاس
اینکه زبان بنده نوازی گشودهای
کلمنی ای خدای کلیمان تو را سپاس
با من سخن بگو که لبیک گویمت
ای ذکر تو مدیحه ایمان تو را سپاس
یا ربی العظیم تو را شکر میکنم
ای خالق وجود عظیمان تو را سپاس
تو راز علم «عالم آل محمدی»
ای آفریدگار علیمان تو را سپاس
حالا که حکمت تو رضا میدهد به ما
باید نوشت ربّ حکیمان تو را سپاس
برگشتهام به سوی تو تا بندگی کنم
ای چاره ساز عبد پشیمان تو را سپاس
شکر خدا که ذکر رضا دادهای به ما
ما عاشقیم و حبّ ولا دادهای به ما