غصه وغم، اشک و ماتم را به من دادی حسین ———– بهترینهای دو عالم را به من دادی حسین
یازده ماه است کارم را معطل کردهام ———————- خوب شد ماه محرم را به من دادی حسین
هر زمان دم میدهم یعنی ز تو دم میزنم —————- نیستم عیسی ولی دم را به من دادی حسین
خانهزاد کربلایم خانهات، آباد باد ————————— خانهام آباد شد غم را به من دادی حسین
پیش ختم الانبیا و پیش ختم الاوصیا ——————– همنشینی دو خاتم را به من دادی حسین
من محرم تا محرم فطرس این خانهام ——————– بال من افتاد بالم را به من دادی حسین
من حسینیه شدم رخت سیاهم پرچمم ——————- ای به قربانت که پرچم را به من دادی حسین
کار با باران ندارم گریههایم را نگیر ———————– بهتر از باران زمزم را به من دادی حسین
ریزهخواران محرم سفرهدار عالمند ———————– سفرههای چند حاتم را به من دادی حسین
من کنار سفره های حاجت، آدم شدم ——————– توبه ی مقبول آدم را به من دادی حسین
[یکشنبه 1393-08-04] [ 11:26:00 ب.ظ ]