تا یا حسین ذکر شریف شفاعت است
نامی به غیر نام تو بردن حماقت است
هرگز به سینهام نزدی دست رد حسین
آخر چه کس شبیه تو اهل رفاقت است
آن کس که عابس تو شود عابد است و بس
در سلک ما جنون حسینی عبادت است
معیار بندگی خدا تا خاک کوی توست
شرط قبولی سجدهی ما مهر تربت است
از دست تو رها نشود تا به روز حشر
دستی که در حسینیهها وقف خدمت است
ما دست از گدای تو بودن نمیکشیم
وقتی که موجبات مرض ترک عادت است
من از همان طفولیتم نوکرت شدم
این عاشقت ز کودکیاش جُون خصلت است
زهرا کشیدن علمت را به من سپرد
در اصل این لوای تو بار امانت است
کافیست بین روضه بگویند ای رباب
از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است
تیری هجوم برد و گلاب از گلی گرفت
حالا تمام دشت پر از عطر جنّت است
نگذاشت دست و پا بزند لااقل علی
این تیر حرمله چقدر بی نزاکت است
شش ماهه گردنش اگر اینگونه کج شده
از شرمساری پدرش در خجالت است
قرص ماهی از دل گهواره بیرون میزند
شیرخواره مثل یک سردار بیرون میزند
ادامه مطلب :
یک علی بر روی دست و یک علی روی عبا
از دم خیمه علی هر بار بیرون میزند
تیر وقتی که بزرگ و صید وقتی کوچک است
خون صید از حنجرش دشوار بیرون میزند
غنچه بی خار من دیروز حالش خوب بود
حال دارد از گلویش خار بیرون میزند
تیر از بین کمان حرمله بیرون زده؟
یا که پشت در نوک مسمار بیرون میزند
میبرد زیر عبا او را حسین اما چه سود؟
از عبایش تیر یک مقدار بیرون میزند
خون اصغر را ملائک تا به بالا میبرند
خون محسن از در و دیوار بیرون میزند
[سه شنبه 1399-06-25] [ 10:55:00 ب.ظ ]